کرم آفتابگردون!
سرای محله: ماه مبارک تموم شد و باز بیرون رفتن من و تو شروع شد. با هم رفتیم سرای محله و از برنامه های تابستانی پرسیدیم (تابستون تموم شد که! )و شاید تو رو بذاریم خانه اسباب بازی. راستی هر وقت از این پارک محله ای رد می شیم دلت می خواد بری زیر این آلاچیق که به اصطلاح نمازخانه میخوانندش: بخور بخور: آره دیگه ماه مبارک تموم شد و بخور بخور شروع شد! ولی نه، اشتباه نکنید منظورم اون چیزی نیس که الان به ذهنتون رسیده و با ترشح سرتونین تو مغزتون دارین بهش لبخند می زنین ..منظورم اینه که بازم موقع چیز میز خوردن دخترک باید بشینم کنارش و نگاش کنم و غذا بذارم دهنش و یه چیزی هم خودم حتما بخورم آخه...