جیگر مادر و بابا

زیبایی و شادی

1391/4/13 9:37
نویسنده :
437 بازدید
اشتراک گذاری

دخترک خسته است و خوابش میاد اما باید بشینه پای سیستم و

عکس تولد و دنیای بازی و ویلا ببینه

و نتیجه اش میشه این:

 

وقتی هم بیداره فقط میگه بیا بازی و یا

از پنجره بیرونو نگاه میکنه و میگه:

هوا خوبه؟ آفتابش گرم نیس؟تاب و سرسره خنکه؟ منو ببر پارک!نیشخند

گاهی صبح و عصر میریم پارک ولی سیر نمیشه که


بازی مورد علاقه دخملم:

من لپمو باد می کنم و دخترک با دستای کوچولوش محکم میزنه توش تا بادش خالی بشه چشمک

من می گم وای.. آخ.. آخ و دخترک از ته دل می خنده و من یادم میره که چه ضربه ای به صورتم وارد شده! لبخند

لپای دخترم خودش باد شده هس چون همیشه صداش می کنم لپ گردویی تو لپت گردو گذاشتی؟

 لطفا ادامه مطلب تشویق

راستی یه سوال:

چرا وقتی بابایی نماز می خونه سجده هاش اینقدر طولانیه؟؟؟

آهان یادم اومد آخه یه دخمل نانازی میری روی کمر بابایی می شینه و دیگه دلش نمی خواد بیاد پایین و بابایی هم عشق میکنه....ماچ

 

وقتایی که من اینجوری تعجب می شم:

بابایی داره یه کاری بهت یاد میده

اما تو مات و مبهوت نگاش می کنی و بعد رو می کنی به من و میگی

مادر بیا ببین این بابایی چی میگه؟!؟


رفتی دستشویی و در پایان کار اینجوری صدام می کنی:

عشق من؟ عشق من؟ بیا دیگه تعجب


مشغول کارای خونه ام و داری حرف می زنی و دوس داری تو چشمات نگام کنم

اما من چشمم به کارامه و تو عصبانی میشی و میگی؟

مادر گوش کن ببین من چی میگم!تعجب


داری خوشگل خوشگل حرف میزنی و من می خوام تو حرف زدن کمکت کنم اما

تو میگی: نه نه. حرف نزن. دارم تعریف میکنم. بذار توضیح بدم!تعجب


داری جلو آینه برای خودت شعر می خونی و دلبری می کنی و

من از تو آشپزخونه میگم: دوستت دارم

و تو با تعجب میای جلو من و میگی چرا؟ چرا گفتی دوستت دارم؟تعجب


صدات می کنم دختر گلم و تو ادامه میدی: ناز خوشگلم، تپل بلا، عزیز دلمتعجب

 

شعر خورشید خانم رو می خونی امابه جای کلمه ی خورشید خانم

اسم منو می گی و ذوق می کنی تعجب

 

قربونت برم که به بشقاب و قاشق میگی بوشپا و آشوت

به انبه میگی هَمبه

و اسم سوسمار و روزنامه یادت رفته بود و می گفتی : سیس موس و روس ماره

 

دلمو حسابی می سوزونی وقتی از کار اشتباهی که کردی پشیمون میشی و میگی

ببخشید. حواسم نبود. معذرت میخوام

و در آخر با یه بغضی میگی دوستت دارم و میای بغلم...

 

هنوزم به یاد داداشی هستی با اینکه ما ازش حرفی نمی زنیم تو خونه

و خیلی وقتا تو خیالت با داداشی حرف می زنی و باهاش بازی می کنی

و من هنوزم گاهی که دلتنگش می شم، کنترل سوزش چشم و ریزش اشکام سخت میشه...

"یا صبور و یا حلیم"

 

مجموعه 6 جلدی " تو هم می توانی" 

که داستانهایی در مورد کیتی هس رو خیلی دوست داری و این مجموعه باعث شده که:

همیشه به همه سلام کنی حتی گل و درختا و پرنده ها

با اشتها همه چیز بخوری بخصوص فلفل دلمه و هویج و نخود فرنگی و لوبیا سبز و ...

هر شب دندوناتو مسواک بزنی تا باکتریا دندونات رو سیاه نکنن

لباس پوشیدن و درآوردن رو یاد بگیری و روی خرگوشی تست کنی و جیغ خوشحالی بکشی

همیشه اسباب بازی هاتو مرتب کنی که نکنه ناراحت بشن و برن

وقتی می خوای بری دستشویی مثه قطار هو هو چی چی کنی و بگی اینجا ایستگاه دستشوییه


همین دیشب با ذوق می خواستی خمیر دندون توت فرنگی جدیدت رو تست کنی

ولی ظاهرا خوشت نیومده بود.

چون تا خواستم تو مسواک زدن کمکت کنم گفتی: نه نه این خوشمزه نیس!

عاشقتمniniweblog.com

 

پی نوشت: طلوع قمر نیمه شعبان واقعا زیباست...از دستش ندید و ما رو هم دعا کنید. ممنون. عید همگی پیشاپیش مبارک. اللهم عجل لولیک الفرج...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (48)

مامان زهره
13 تیر 91 10:37
اين همه دل دل كردي. خوبه خوبه . ببينم نيت هم كردي؟


جوابتو نمیدم
شبنم
13 تیر 91 10:51
سلام
بوس برای دختر خاله با این همه دلبری
بازم یه مجموعه جدید!!! منم میخوام !
این لینک گل پسر مامان و بابا که توی وبلاگ می درخشه پس چیه؟


سلام. مرسی مهربونم
خب برو بخر مامانی. بوس
عزیزدلم وقتی نظرات رو میخونم تایید میکنم خیلی عالیه اگه آدرس هم زیرش باشه
اینجوری سریع بازش میکنم و سر میزنم و جواب میدم
شبنم
13 تیر 91 10:55
اینم ادرس دیگه ببینم بهونه چیه؟؟؟!!!
اون شعرا چی شد هر میشه که برام بزاری بفرست ممنون میشم


آفرین
حالا شد
چشممممممممممم. اسم کتاباشو که قبلا کاملا توضیح دادم
مامان زهره
13 تیر 91 11:31
سلام پيشاپيش اين عيد بزرگ را تبريك مي گم .انشاء الله به ظهورش


سلام گلم. عید شما هم مبارک. انشالله
اللهم عجل لولیک الفرج....
مامان زهره
13 تیر 91 11:33
چه وجه اشتراكي عزيزم. خمير دندان گل پسر هم به طعم توت فرنگي ست.


اینم برای تاج سر
آزاده
13 تیر 91 11:42
چه ناز خوابیده کوثر خاله
وای منم کوچولو بودم همیشه با پدرم لپ بازی میکردم یادش بخیر


مرسی مهربون
لپ بازی؟! چه اسم بامزه ای
الهییییییی خوب درک میکنم پدرتون چی میکشیدن
عمو عماد
13 تیر 91 12:15
ما دانشجوها همبه نداریم.


آخییییییییییییی. بیاید اینجا کوثر از همبه ی خودش به شما هم یه گاز میده!
مامان یاشار
13 تیر 91 12:52
خاله قربون شیرین زبونیای این دختر عروسک بره الهی عید شما هم پیشاپیش مبارک مادر مهربون، مارو هم تو دعاهاتون یادتون باشه


مرسی مهربونم. وای قربونه یاشار خودمممممممم
عید شما هم مبارک
من به یاد همه ی دوستام بودم
تک خاله کوثر جونی
13 تیر 91 12:59
کوثر جونی باید یادت بدم تو شعر *خورشید خانم* به جای واژه ی *خورشید* بگی خاله ...

و اون قسمت شعرت چه زیبا خواهد شد وقتی که بگویی : *مثله همیشه زیباااااا ...*


چه خوب شد باز ما یه پست زدیم که خاله جون ابراز وجود کنن
دوستت داریم خاله جون. دلمون برات تنگ شده. جات خالیه پیش ما
تک خاله کوثر جونی
13 تیر 91 13:02
از کتاب *کیتی* یه چیزی رو که خیلی خوب یاد گرفتی اینه :
*با اشتها همه چیز بخوری بخصوص فلفل دلمه و هویج و نخود فرنگی و لوبیا سبز و ...*

که نتیجه ش ورشکست شدن بابایی...!



خاله جون غصه جیب بابایی رو نخور!
خاله باران
13 تیر 91 14:32
جانم عشق خاله چه خانومی شده ماشاالله.ان شالله همیشه اینقدر خوب باشی زیر سایه پدر مادر...


مرسییییییییییی از دعای خوبت
خاله باران
13 تیر 91 15:07
هر چی ارزوی خوبه مال تو..دعا یادت نره ها....


قربونت برم خیلی به یادت بودم
خاله باران
13 تیر 91 15:10
عزیزم نگو چرا کوثر پای pc خوابش می بره با توجه به شما و آقای همسر....ما شاالله به شما ها.


مامان زهره
14 تیر 91 9:39
شايد امروز كمتر بتونم بيام پيشت چون دارم كارهامو به سرعت انجام مي دم چون مي خوام بعداظهر با گل پسري بريم قم و جمكران.ا راستي عكس هاي اتاق محمد سپهر را هم گذاشتم دوست داشتي بيا ببين.


واااااااااااااای خوش به حالتوووووووووووون
چقد دلم هوای جمکران رو کرده بود و چه خوب شد که از توی جاده دیدم اون مسجد نورانی رو
چشم میام. بوس
مامان نیایش
14 تیر 91 10:35
الهی من فدای تو بشم دخملی که چه قدر شبیه نیایش هستی شما بچه ها همتون مثل همید پاک و ساده و بامزه خانمی چه قدر حس های مشترک داشتم با این پستت حتی اینجوری خوابیدن دخملی پشت سیستم قربون این پاهاش !و این شیرین زبونی هاش چه قدر دوست دارم از نزدیک ببینم این گل ناز شیرین زبون رو نیایش هم خیلی کیتی رو دوست داره و تا چند روزی که همش سی دی اش رو میدید همون جوری شده بود وااااااااای خدا این حرف نزن حرف نزدنت !عین نیایش وقتی بخوای تو توضیح چیزی کمکش کنی همون جوری عکس العمل نشون میده خیلی قشنگ نوشتی مامانی دلم می خواد این دخملت رو بگیرم بچلونمش دوستتون دارم شاد باشید همیشه و عیدتون هم مبارک التماس دعا عزیزم


سلام عزیزم
ممنون از حضورت و نگاهت و توجه ات
مرسی که همیشه خط به خط پست ها رو میخونی
خب شباهت دخملای ما به خاطر تفاوت سنیه کمشونه
بازم مرسی. نیایش جون منو ببوسششششش
از هون دفعه اولی که دیدمش عاشق خودش و نوشته های شما شدم. بوس
مامان نیایش
14 تیر 91 10:36
وای خدا یه وجه اشتراک دیگه نیایش هم خمیر دندون موزی می خوره همشتوت فرنگی دوست نداره مخصوصا اگه ژله ای هم نباشه



قربونه این نی نیای شیرین زبون. ببوسش دخملموووووووو
مامان محمد صادق(زهرا)
14 تیر 91 11:45
عید شمام مبارک!

حرفها و کارای کوثر جونی خیلی شیرین و خوشمززه بودن!

ببوسیدش برام!


مرسی عزیزم
ممنونممممممممممممم
مامان مانی
14 تیر 91 12:40
آخه نازی قربونش برم چه ناز خوابیده ....
مانی تو مسابقه اتاق من شرکت کرده .... نظر یادتون نره ..... ممنون


ممنونم عزیزم
آخیییییییییی ببخشید فک کنم برای نظر دادن در مسابقه خیلی دیر شده
شبنم
14 تیر 91 13:36
سلام پس چرا امروز نیومدی صد دفعه از صبح تا حالا سر زدم؟؟؟؟!!!
عیدتون مبارک


سلام عزیزم
من تهران نیستم
شمارتو نداشتم وگرنه بهت خبر میدادم
یاسمین مامان سورنا
14 تیر 91 20:27
وای خدا جیگره این عروسک شیرین زبون و قند عسل
مامانی دخملمون رو کلی ببوس خدا براتون نگه داره
ازش لذت ببیرد
راستی طرز تهیه ی نودل رو گذاشتم بالاخره عزیزم اگه دوت داشتی بیا ببین


مرسی از لطف و محبتت عزیزممممممممممممم
وای مرسی حتما میام دهنم آب افتاد
خاله باران
15 تیر 91 0:30
یه کاری کردمممممممممممممممممممممممممم


چیکار کردی باران جونم؟؟؟؟؟باید بیام پیشت
ياس
15 تیر 91 0:34
الهي جانم،قربونت بره خاله ياسي که اونطوري پاي سيستم خوابش برده،آخه ملوسک من تو چه نازي،
ميگم مادر،اين کتابه معلومه خيلي موثر بوده ها،برم بخرمش،راستي لازانيا لقمه ايي رو درست کردم،کلي خاطرخواه پيدا کرد


مرسی از نگاهت و محبتت
آره برا کوثر جون خیلی موثر بوده
وای به به به نوش جونتوووووووووووووووون
ستاره زندگی
15 تیر 91 2:09
خوش به حال کوثر جون با این مامان مهربون

چقدر راحت خوابیده دخمل خوشگل و باهوش مون


ممنونم از محبتت گلم. ستاره رو ببوس
عمو روحانی
15 تیر 91 10:22
سلام ای انتظــار انتظـــارم / سلام ای رهبر و ای یادگارم

سلامم بر تو ای فرزند زهرا / سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا . . .

ولادت حضرت حق مهدی صاحب الزمان بر شما مبارک


ممنونم
عید بر شما هم مبارک
مامان علي خوشتيپ
15 تیر 91 12:38
ميلاد منجي عالم بشريت بر شما مبارك
آشپزخونه مجازي ما افتتاح شد.
مادر كدبانو با حضورتون در اين آشپزخونه مجازي ما رو خوشحال كنيد


مرسی عزیزم. عید شما هم مبارک
چشمممممممم چه جالب میام پیشتون
بابای دوقلوها
15 تیر 91 15:00
باور کنید کوثری خود خود عسله
چقد شیرین

"رفتی دستشویی و در پایان کار اینجوری صدام می کنی:

عشق من؟ عشق من؟ بیا دیگه"
ای وررجک

انشالله همیشه سالم و شاد باشی


ممنون از لطفتون
دلم برا دوقلوها تنگ شده
حتما باید بهشون سر بزنم
سلامت باشید
مامانی نازلی طهورا
15 تیر 91 15:21
ای ماه فاطمه!

به آن امید که از افق نور بازگشت تو را دریابم،

همه شب ستاره می شمارم تا صبح دیدارت فرا رسد . . .


وای مرسی مامانی
چه زیبا بود
عیدت مبارک
یاس
15 تیر 91 15:22
پاهای کوچولوشو ببین .عزیییییییییییزم


مرسیییییییییییییی
یاسمین مامان سورنا
15 تیر 91 19:47
کجایین مامانیه مهربون
کم پیدایین خانوم
ایشالا به خوشی باشید هرجا که هستین
کوثرم رو ببوس


مسافرتیم عزیزدلم
ممنون از محبتت
نایسل
16 تیر 91 15:14
آخییییییییییییییییییییییییییی
الهی فداش شم شیطون


خدانکنهههههههههههه
مامانی
17 تیر 91 0:37
سلام مامان عزیز ومهربون
بروزم با (تولدم )
منتظرتم

قربونت برم خاله جونییییی عجب خسته اییییییی


سلام مامانییییییی
به به به تولدت مبارررررررررررک
میام پیشت بزودی
خاله باران
17 تیر 91 1:03
سلام.به مامان پریسا دارم می گم.هیچ کس نیست.نه تو نه مامان زهره که دعوام کنه،نه مامان کوثر،نه شبنم،نه آسمان،هیچ کس نیست...تا اینجا را گفتما....حوصله ام سر رفت...دلم تنگیده.اونوقت می گند شاد بنویس.مگر من دلقکم.هی بخندونم و خودم غمگین باشم؟؟؟
چرا نمیری خونه داداشت پس؟


سلام عزیزم
الهی من به فدای دل تنگت بشم مهربونم
خدانکنه دلقک باشی و یا غمگین
عزیز دلم ببخشید که دیر بهت سر زدم
ستاره زمینی
17 تیر 91 11:57
عزیزم.


مرسی
شبنم
17 تیر 91 12:12
سلام
بازم که امروز نیستین پس کجایی؟؟


سلام عزیزم
شماره که نمیدی
آدرس ایمیلتو هم که گم کردم و باز ندادی
موقع رفتن هم فرصت نشد وبلاگتو باز کنم
خب پس چجوری باید بهت میگفتم کجاییم؟
مسافرتیم گلم
ياس
17 تیر 91 14:53



مامانی
18 تیر 91 8:29
الهییییییییییییییی قربونت بشم چه ناز حرف میزنی
داداشیش کیه؟


مرســــــــــــــی
داداشیش؟
اینجا رو باز کن گلم: http://kowsar.niniweblog.com/cat5.php
هنوزم گاهی برام سخته از پسرم بگم....مثه الان
مامانی
18 تیر 91 9:52
سلام عزیزم خوبی؟
بروزم من و طه منتطرتیم



سلام گلم. چشم میام
ستاره زمینی
18 تیر 91 10:32
سلام خانمی کجایی؟؟؟


سلام عزیزم. مسافرتیم
negar
18 تیر 91 12:17
سلام پستت عالی و شیرین بود


سلام عزیزم. ممنونم
یاسمین مامان سورنا
18 تیر 91 17:15
کجایی خانوم؟
دلمون براتون تنگ شده
ایشالا هرجا هستین خوش باشین


سلام مهربونم. یه مسافرت کوچولو هستیم البته نسبت به سفرهای شما!
ممنون از لطفت
مامان ماهان
19 تیر 91 9:09
ای جووووووووووووووونم
چه دخملی شده این کوثر جون ما
حسابی بانمک و شیطون بلا شده
با این شیرین زبونیهاش
10000 ماشاالله مامانی ببوسش
ناز خوشگلللللللللللم ؛تپل بلا دوست دارم


ممنووووووووووونم مامانی کم پیدا
حسابی ترک اینترنت کردیا!
ماهان جون منو هم ببوس
نیلوفر مامان آوا
19 تیر 91 9:27
سلام
ماشالله کوثر جونم چقدر با مزه حرف میزنه خیلی از کاراش منو یاد دختر خودم میندازه.
مامان مهربونش توی نقل حکایت دخملی مثل همیشه خیلی خوب روایت می کنی و من عاشق طرز بیانتم که قصه وار خواننده رو جذب ادامه مطلب می کنه.
دوستتون داریم.


سلام عزیزم. ممنون از لطف و محبتت
آوای خوشگلمو بوسه بارون کن
خوشحالم که خاطرات دخملمو دوس داری. بوس
شبنم
19 تیر 91 9:48
خانومی پس کجایی چرا نیستی؟؟
نگرانتونم حداقل یه خبر!!!


عزیزدلم ما مسافرتیم
ياس
19 تیر 91 15:21
سلام ماماني،کجايي؟چرا آپ نميکني؟کوثر جونم چطوره؟خودت خوبي عزيزم؟همه چي روبه راهه؟ميبوسمتون


سلام عزیزم
ما مسافرتیم و خوبیم و بزودی آپ هم میکنیم
بوس
مامانی
20 تیر 91 8:26
سلاممممممممم عزیزدلم خوبی ؟
بروزم ومنتظرت هستم



سلام مهربونم چشم میام
مریم مامان عسل
24 تیر 91 5:24
من عاشقتم با این بچه تربیت کردنت!!!!
بخدا تو حرف نداری!


مرسی عزیزم
تیکه بود یا واقعیت؟
تک خاله کوثر جونی
26 تیر 91 23:21
خاله جون این جا اون جا خاله جون همه جااااا!


یهو میگفتی زبل خان و راحتمون می کردی
زبل خان
28 تیر 91 1:52
زبل خان این جا اون جا خاله جون همه جااااا!


ای خاله جون بلا بلایی (مثه توثر دفتم)