جیگر مادر و بابا

لعل لبش...

1391/2/9 8:27
نویسنده :
750 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر خوب و روشن است نمای چشم های تو

نميرسد ستاره اي به پاي چشم هاي تو 

 

چشم تو

 

غذا خوردنت تو خونه ی خاله جون

خونه ی خاله جون

خاله جون توپه اِ اِقلی با پلو دوس دالم! (مقصود همان کلم پلو با کوفته قلقلیهنیشخند)

خوشمزه بود. ممنون

 

توسه ماهی بده بغلم، میخوام بخوابم.

لالا

 

ادامه ی عکسا در ادامه ی مطلب niniweblog.com

نمایشگاه فاطمیه ی 91

فاطمیه 91

 

اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السّرالمستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک

 

بقیع

 

ایستگاه نقاشی نمایشگاه فاطمیه ی 91

نقاشی

 

جایزه ی دخمل هنرمندمتشویق

جایزه

یه مداد پاک کن و یه مداد تراش جایزه گرفتی و

از مداد پاکنه خیلی خوشت اومده و مدام تو دستته

 

عزاداری در مسجد جامع الزهراء

مسجد

niniweblog.com

جنگل لویزان (قابل توجه مامان زهره و تاج سر)چشمک

لویزان

یا به قول کوثرجون: جندل لبیزان

 

محو بلندی درختان جنگل

جنگل لویزان

تا عصر بازی کردی و اینور و اونور رفتی

ولی شب که برگشتیم خونه بهانه گرفتی و گریه کردی

niniweblog.com

کوثر جون و آبجی عسل مژه

عسل جون

از یک ساعت قبل از اومدن عمه جون اینا:

کوثر: (با گریه و نق نق) مادر جون درو باز کن عمه جون و عسل جون بیان تو!

مادر: عزیزم اونا که پشت در نیستن الان. وقتی بیان زنگ میزنن.

هیپنوتیزم این مکالمه به توان عدد 5 هیپنوتیزم

 

قربونه غذا خوردن دخملای خودم

آش

بفرمایید آش شله قلم کار، دسپخت عمه جونه کوثر خانم

 

بازی کردن دخملای ناز منماچ

سه چرخه

 

سر خوش ز سبوی غم پنهانی خویشم

چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیش

چو آینه خو کرده به حیرانی خویشم

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی

عمریست پشیمان زپشیمانی خویشم 

 

 niniweblog.com

پی نوشت 1 : مهمونیه خونه ی خاله جونت، خیلی خوش گذشت...وقتی خاله جونت بعد از 5 ماه کادوهای علی جون بهشتی رو بهمون داد ، خیلی دلم برای پسرم تنگ شد...

پی نوشت 2 : عسل جون وقتی خیلی نی نی بود توی شیر خوردن با تو شریک شد و شدین خواهر رضاعی

پی نوشت 3 : شعر پایانی از سروده های مقام معظم رهبریست.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (49)

مامی امیرحسین
9 اردیبهشت 91 21:13
چه شعر زیبایی...خدا رهبرو برامون حفظ کنه...


خواهش عزیزم
الهی آمین
مامی امیرحسین
9 اردیبهشت 91 21:14
فدای اون دل تنگت...علی کوچولو شفیعت میشه اون دنیا...خدا برات جبران میکنه مطمئنم.خوشحالم که بهتون خوش گذشته.قربون اون کوسه ماهی بغل کردنت دخمل شجاع خودم!منکه زهرم آب شد!


خدانکنه مهربونم
دخمل من خیلی خیلی شجاعه مامانی فقط نمیدونم چرا از پشه می ترسه!!!!
محيا كوچولو
9 اردیبهشت 91 23:30
سلام خاله چه عكسها و نوشته هاي خوبي
اون سانديس خوردن كوثر جلوي در خونه حضرت زهرا خيلي جالب بود


سلام عزیزم. خوش اومدی
آره خیلی بامزه است
مامان ماهان
10 اردیبهشت 91 8:30
همیشه به گردش عزیزم

واااااااااااای چه دخملای ناززززززززززززززی خدا حفظشون کنه
جایزه ات هم مبارکه کوثر جونی


ممنونم مهربونم
شما لطف دارین
شبنم
10 اردیبهشت 91 9:11
سلام
قربون عزیز خاله


سلام
ممنونم مهربونم
بابای دوقلوها
10 اردیبهشت 91 11:14
ای جووونم کوثری،
جندل لبیزان خوش گذشت بهت؟؟؟؟
با آجی عسلی هم که کلی بازی کلدی و خوش گذشته دیگه

خدا پشت و پناهت باشه


مرسی از حضورتون
مامان مانی
10 اردیبهشت 91 12:16
قربونش برم عزیزم .....
قربون توسه ماهیت عزیزم
شاد و تندرست و سر حال باشی قربونت برم ...


خدانکنه مهربونم
شما و مانی جون هم سلامت باشین
یگانه
10 اردیبهشت 91 12:17
شاد باشی دخترم ....


مرسی عزیزم
مامان زهره
10 اردیبهشت 91 15:02
ممنون كه به فكر مني و در جنگل لويزان ياد مارا هم زنده كردي


خواهش میکنم عزیزممممممممم
حیف که اونجا آنتن نمیداد وگرنه بهت اس هم میدادم
مامان زهره
10 اردیبهشت 91 15:03
عكس هاي قشنگي را انتخاب كرده بودي.اما يه سوال مگه خاله كجا تشريف داشتن كه كادوها را دير آوردن؟
وقتي ياد علي را كردي باور كن دلم گرفت. خدا كنه خير تمام خوبي ها را در كوثر جون ببيني


ممنونم از نگاهت خانمی
خاله جون هم تهرانن اما دلش نیومده بود کادوهای علی رو که براش از قبل گرفته بود بهم بده.
مرسی از لطفت
مامان علی
10 اردیبهشت 91 17:02
عزیزم نمی دونم چرا در عین اینکه پستات همیشه شاد و پرانرژیه ولی یه حزنی توش هست دوست داشتنی طوری که یه جوری حضور خدارو میشه توش حس کرد. درسته ازون لب لعل نوش نکردی ولی در عوض خدا چشمه خروشانی هدیه کرده بهت که از عشقش همیشه سیراب باشی . مطمئنم علی بهشتی هم الان اون بالا داره برات دست تکون میده و دعات می کنه


ممنونم از محبت و توجه ت
امیدوارم علی کوچولوی ناز شما هم همیشه سلامت باشه.
یاسمین مامان سورنا
11 اردیبهشت 91 3:38
چه دخمل گلی داریم ماشالا بزرگ شده


ممنونم عزیزم
مامانی
11 اردیبهشت 91 8:12
فربون دخمل نازت
به منم سربزن مامان جدیدم


مرسی عزیزم
به نی نی وبلاگ خوش اومدی
ستاره زمینی
11 اردیبهشت 91 8:59
سلام کوثر جونمه خوسحال میشیم سری به وب ما بزنید شیرین خال


سلام عزیزم
خوش اومدی
آدرس وبلاگتو صحیح وارد نکردی
ستاره زمینی
11 اردیبهشت 91 9:01
ماشالا عزیزم


مرسی. عزیزم آدرسی که وارد کردی اشتباهه. باز نمیشه. تو پست گل گلی هم توضیح دادم

ستاره زمینی
11 اردیبهشت 91 9:02
چه دخمل نازی ماشالا




ممنونم. عزیزم آدرسی که وارد کردی اشتباهه. باز نمیشه. تو پست گل گلی هم توضیح دادم


مامانی
11 اردیبهشت 91 11:18
سلاممممممممم مامان کوثرخوبید؟ نی نی من یه ماه ویه هفتگیشه هنو نیومده
آرام
11 اردیبهشت 91 12:20
ایشالله همیشه بچه های ناز شادو خنده با لب باشن. ماشالله به کوثرخانم گل.


ممنونم از لطفتون مامانی
زهره مامان نیایش
11 اردیبهشت 91 13:16
عزیزم عزاداری هات قبول خیلی عکس های قشنگی بود
عکسی هم که با توسه ماهی گرفتی خیلی نازه لبات همیشه خندون دخملی
چه خوب که با خواهر کوچولوی رضاعی ات اینقدر خوبی قدر هم رو بدونید جای داداشی هم همیشه سبز از اون بالا ها تو بهشت خدا نگاتون می کنه بهش بخندید تا دلش شاد باشه همیشه


ممنونم مهربونم
چشمات قشنگ دیدن عزیزم. مرسی از لطفت
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
11 اردیبهشت 91 14:30
سلام.عزاداریهاتون قبول.
جایزه کوثر جونم هم مبارک.
منم خیلی وقتا یادم به علی جون فرشته کوچولوی شما میفته.شما که جای خود دارید.خدا رو شکر که الان جاش خوبه.خدا دخملیها رو واستون حفظ کنه.نگفته بودین یکی دیگه هم دارین.
بابت تبریکتون هم خیلی ممنون شما اولین کسی بودین که بهم تبریک گفتین .
بابایی ماهان هم لیسانسش شیمی بود ولی در ادامه تغییر رشته داد.من تمام فارغ التحصیلهای شیمی رو دوست دارم.
اگه دانشگاه شیراز بودین احتمالا همدیگه رو دیده باشیم؟؟؟ولی قبلا گفتین تهران بودین.


سلام عزیزم. از شما هم قبول باشه
ممنونم از لطفت
خب دیگه الان رو کردیم که دو تا دخمل داریم!
وای عزیزم بازم روزتون مبارررررررررررررککککک
نه گلم من لیسانس شیمی رو از شیراز نگرفتم.از تهران هم نگرفتم فوق لیسانس رو از تهران گرفتم خانمی
منم همه ی شیمی ها رو دوس دارم
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
11 اردیبهشت 91 15:06
مهربان تر من ریاضی خوندم.آقامون لیسانسشون شیمی بوده.


من بر اساس این جمله گفتم عزیزم:
"اگه دانشگاه شیراز بودین احتمالا همدیگه رو دیده باشیم؟؟؟"
آخه فک میکردم منظورتون هم رشته بودنه نه هم دانشگاه بودن.

مامان علی
11 اردیبهشت 91 15:50
بابت تبریک صمیمانه و غافلگیرانتون متشکرم! این تشکر از ته ِ دلمه و با همه ی احساسم تشکر میکنم .

من از شما درسهای زیادی گرفتم توی همین مدت کم.درس صبر و عشق ورزیدن در کنار بارغمی که تحملش در تصورم هم نمی گنجه روز معلم بر شما هم مبارک


خواهش میکنم عزیزم
با یه تبریک ساده که نمیشه از کار بزرگ شما قدردانی کرد گلم.
شما لطف داری مهربونم. امیدوارم همیشه شاد باشید
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
11 اردیبهشت 91 16:03
آخه دانشگاه شیراز رشته های علوم پایه کلاساشون چهار راه ادبیات بود.از اون جهت گفتم.
در ضمن من 3 سال بزرگترم. شاید هم باید این آیکون رو بذارم


آره عزیزم بلدم. چند باری برای استفاده از کتابخونه ی علوم پایه اونجا اومدم.
وای خدا نکنه غمگین باشید گلم.
مامانی
11 اردیبهشت 91 16:36
با افتخار فراوان لینک شدیذ


مرسی عزیزم
مامان زهره
12 اردیبهشت 91 10:14
روز معلم بر مادر كوثر جون كه به عروس آينده درس زندگي ياد مي دن مبارك


ممنونم از تبریکت مامانی
روز معلم؟؟؟؟
عروس آینده؟؟؟؟
مشکوک میزنیا
مامان زهره
12 اردیبهشت 91 10:43
فكر كني يادت مياد


باشه
مامان زهره
12 اردیبهشت 91 10:44
اي بابا پسر من هم داماد آينده است


باشه
مامان ماهان
12 اردیبهشت 91 13:24
سلام خانمی کوثر جون خوبه ببوسش


سلام عزیزم. خوبه ممنون
رضا
12 اردیبهشت 91 15:28
خدا اين كوچولو رو براتون نگهش داره


ممنونم
مامان زهره
12 اردیبهشت 91 15:56
معتقدم هر كسي كه هر علمي را به هر فردي بيامزه معلمه وبهترين معلم هاي زندگي مادرا ن هستن.حالا كي مشكوك مي زنه؟!


آفرین!
فک کنم شما مشکوک میزنی
مامان کورش
12 اردیبهشت 91 19:14
سلام عزیزم چه عکسهای خوشگلی خدا حفظش کنه اگه تونستی به کورش سر بزنید خوشحال میشه ممنون


سلام مهربون
ممنون از لطفت
چشم حتما عزیزم
مامان پریسا
12 اردیبهشت 91 23:55
عکسای نمایشگاه خیلی خوب شدن. افرین کوثر جون که جایزه گرفت مبارک باشه.
وای عزیزم چه جریاناتی داشتی پس یه فرشته از دست دادی خیلی ناراحت شدم.
پس کوثر جون یه ابجی گل هم داره.


مرسی عزیزم
شما محبت دارین. پریسا خانم رو ببوس
بهجت مامان ویستا
13 اردیبهشت 91 5:54
چه خوبه که کوثر جون یه خواهر ناز مثل خودش و البته هم سن داره.سلامت باشن هر دو تاشون


متشکرم عزیزم
شبنم
13 اردیبهشت 91 8:53
سلام
خانومی چند روزه نیستی ؟
من تقریباً هرروز بهت سر میزنم حداقل یه بار ولی خدایش بیشتر


سلام عزیزم
هستم گلم
نگين
13 اردیبهشت 91 9:18
سلام
ممنونم از حضورتون . ببخشيد ما اگه دير دير سر ميزنيم بخاطر مشغله كاري كه هستش فقط ميرسم كه پست اضافه كنم و به نظر دوستان خوبي مثل شما كه ابراز لطف و محبت دارند پاسخ بدم.
آرزوي بهترين ها براي شما و خونواده ي محترمتون .
كوثري جون رو ببوسيد.


سلام
خواهش میکنم. ممنون از حضورتون
موفق باشید و سلامت
کوچه نشین
13 اردیبهشت 91 9:49
سلام به کوثر جون و مادرمهربونش
عکسای خیلی قشنگ و لحظه های شیرینیه
ایشالله حضرت زهرا نگهدارش باشه و زندگیش پر از
شادی و مهمونی باشه.



سلام
ممنون از حضورتون
و همچنین برای شما
مامان زینب
13 اردیبهشت 91 9:53
خیلی قشنگ بود عکساا
چقد م ازین خواهر رضاعی ها دوست دارم و خوشم میاد...



ممنونم دوست عزیزم
آره خیلی دوس داشتنیه
ستاره زمینی
13 اردیبهشت 91 10:03
به سر نمیزنی


عزیزم آدرسی که گذاشتی باز نمیشه
متین مامی ایلیا
13 اردیبهشت 91 13:38
چهههههههههههههههه دخمله نانازی خیلی دوووووووووووووست دارما خاله، امکان نداره بیام نی نی وبلاگ بهت سر نزنم راستی روز معلم به پدر گرامیتون مبارک
مامان امیر علی
13 اردیبهشت 91 17:44
نازی دخمل نازم خدا ایشاله حفظش کنه عزیزم .راستی چرا نوشتی تعطیل چی شده مگه
ستاره زمینی
15 اردیبهشت 91 18:19
سلام کوثر جونی عزیزمی ملوسکککککککککککککک


آدرست اشتباهه دوست من
ستاره زمینی
16 اردیبهشت 91 17:54
سلام عزیزم به ما سر بزنید مرسی


سلام عزیزم
آدرسی که گذاشتید اشتباهه. اینو برای بار دهم دارم میگم.
تو پی نوشت پست "گل گلی" هم توضیح دادم خانمی.
ستاره زمینی
17 اردیبهشت 91 15:36
سلام کوثر جونی به سایت ستاره زمینی سری بزن


عزیزم آدرسی که وارد کردی اشتباهه. باز نمیشه. تو پست گل گلی هم توضیح دادم
ستاره زمینی
23 اردیبهشت 91 15:00
سلام روزتون مبارک عزیزم
ستاره زمینی
25 اردیبهشت 91 18:37
سلام کوثری جونم .خوشی ادرس درست مینویسم به ما سر بزن گلمreyhan1385.niniweblog.com
ستاره زمینی
25 اردیبهشت 91 18:40
reyhan1385.niniweblog.com
ستاره زمینی
26 اردیبهشت 91 20:25
سلام کوثر جان ادرس بازم درست نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ reyhan1385.niniweblog.com
تک خاله ی کوثر جونی
29 اردیبهشت 91 20:37
کاش هیچ وقت کادوهای علی جون بهشتی رو بهت نشون نمیدادم تا وقتی که یه نی نی دیگه بیاری واسه کادو میدادم به اون....!
عمو عماد
4 خرداد 91 0:28
من مطلب زیاد خوندم، وبلاگ زیاد دیدم. خودمم زیاد نوشتم. میدونم واسه نوشتن این مطالب زیبا چقدر وقت گذاشتید. واقعا قشنگ هستند. آدم دوست داره تک تک پست ها رو بخونه و بره جلو... واسه وبلاگتون خبرنامه بذارید که جدیدترین ارسال هاتون رو از طریق ایمیل به من اطلاع بده تا هیچکدومشو از دست ندم. موفق باشید