جیگر مادر و بابا

اثرات کتاب خوانی

1391/2/3 14:02
نویسنده :
465 بازدید
اشتراک گذاری

به نام آن که آفرید مرا، تا دوست بدارم تو را، بی آن که بدانم چرا!!!

 

به عکس زیر دقت کنید

عنکبوت

حالا اینجا رو داشته باشید:

مادر، نشسته پای کامپیوتر

دخترک، روی زمین نشسته و داره نخاشی می تشه.....یهو پا میشه و میگه:

"آهای من اینجام، زیر پاتو نداه تن، پا نذالی لو پاهام" تعجب

 

لطفا ادامه مطلب....

این عکس رو هم داشته باشید

چتر

مادر: کوثر جون یادته با هم رفتیم پارک؟

بعدش بارون اومد؟ ما هم تند تند اومدیم خونه ولی بازم خیس شدیم؟!

کوثر: آره.... به بابایی بدیم تتل (چتر) بخله تا دیده خیس نشیم.قهقهه

 

این شعرو خودت حفظ شدی! مثه بیشتر شعرهاقلب

تاتی

چون اینو خیلی دوست داشتی هر وقت برات میخوندمش با دقت گوش می کردی.

تا اینکه یه روز خودت همشو از حفظ خوندی.ماچ

 

صبح ها که میریم پارک،

عصرا هم که کتاب می خونیم و بازی می کنیم،

شبا هم میای دستمو می گیری

و می گی بیا تو خونه راه بریم.... اینجا خیابونه.....اونجا پارکه و....نیشخند


وقتی گرسنه میشی، می گی: من الان چی میخوام؟؟؟ خنده


قربونت دل نازکت برم که وقتی گریه میکنی با ناز میگی اشکام اومد بیرون. بغل

 

اینم یه ترفند برای خوردن سیب زمینی

غذا

 

آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت

که ببارد به تمام رخ تو، بارش شادی و شعف

و من از دور ببینم که پر از لبخند است

چشم و دنیا و دلت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

متین مامی ایلیا
3 اردیبهشت 91 14:23
ماشالا خیلییییییییییییییییییییییییی نازه


مرسی مامانی
مامان زینب
3 اردیبهشت 91 14:28
خیلیییییییییی با حال شعرشو میخونده...خوشم اومد...
خیابون گردی داخل خونه رو هم خیلی حال کردم...




مرسی از حضورت مامانی
مامان نیایش
3 اردیبهشت 91 14:28
آفرین به این مامانی خوش ذوق و سلیقه و دختر باهوشش کوثر نازم خیلی ماهی عزیزم الهی همیهش سالم باشی مامانی اسپند یادت نره برای این عسلم راستی ممنون اومدی مهم نیست عزیزم همه بچه ها لایق برنده شدن هستند اینم یه سرگرمیه دیگه من خودم خیلی دیر عکسش رو دادم در آخرین لحظات قصد شرکت نداشتم ولی خب همین جوری دیگه بازم ممنون


مرسی مهربونم
شما هم همیشه سلامت باشید گلم
امیدوارم نیایش جونم برنده بشه
مامان علی
3 اردیبهشت 91 15:13
آفرین به این حواس جمعت خاله جون به این می گن خوندن عمیق ببین چه جوری میدونه چیه کجا بکار ببره


مرسی عزیزم. علی جون ما رو ببوس

مامان علی
3 اردیبهشت 91 15:16
ایده سیب زمینی هم عالی بود
ای کسانی که ایده های ناب و شادتان را با ما قسمت می کنید خانه تان آباد!!!!


خواهش گل من
شما لطف داری
مامان ماهان
3 اردیبهشت 91 15:51
ای جوووووووووووووووونم فدای دخمل ناز و باهوشم کوثر شیرین زبون دوست داریمممممممممممممممممممممم
مامان ماهان
3 اردیبهشت 91 15:52
مامانی تزیین سیب زمینی خیلی زیبا بود من که دهنم آب افتاد


الهییییییییییییی
بابای دوقلوها
3 اردیبهشت 91 16:34
ای جووونم کوثری شیرین زبون

آمییییییین، برای آرزویی که کردید


ممنونم
یاسمین مامان سورنا
3 اردیبهشت 91 20:50
آی قربونه این دخمل شیرین زبون و باهوشمون برم من


مرسی عزیزم
تک خاله کوثر جونی
3 اردیبهشت 91 23:12
وااااااای عجب غذای خوشمزه و خوش رنگیییی !

اول دست خواهرم درد نکنه که درست کرد بعدشم دست کوثر خاله درد نکنه که نوش جون کرد...

اما یادت نره تنهایی خوردیشاااا


جات خالی بود خاله جون
بابت هر دوش ممنونم عزیزم
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
4 اردیبهشت 91 0:27
سلام خانمی.به سختی قسمت نظرات وب باز شد.
خیلی از دقت کوثر جون توی خوندن کتاب لذت بردم.آفرین به هر دوتون.
.
.
.
چون نظرات پست قبلی باز نشد اینجا مینویسم:
من شدیدا با این مطلب مشکل دارم(+از دل برود هر آنکه از دیده رود)
هیچوقت هم قبولش نداشتم.آدم بعضی وقتا ندیده عاشق کسایی هست که هیچ وقت از دلش بیرون نمیرن.مث دوستای مجازی.
از جنبه معنوی هم که بگیریم این مصرع در حد کفره.(همچین کفر آدم رو هم درمیاره)


سلام عزیزم. ممنونم از حضورت و نظرات خوبت
احتمالا مشکل از سایت نی نی وبلاگ بوده که باز نمیشده

جواب نظر پست قبلی:
من خودم اینجوری نیستم. همیشه به یاد همه ی دوستای خوبم هستم چه مجازی و چه واقعی. اما هست و یا هستن کسانی که باید حتما بهشون یادآوری کنی که هستی!!!
خب بالاخره همه ی ما انسان هستیم. منم یه جاهایی کاستی دارم که باید همیشه در پی رفعشون باشم.
به هر حال ممنونم عزیزم.لطف کردی
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
4 اردیبهشت 91 0:30
بابت خوشکل سازی غذاها هم ممنون.


خواهش میکنم عزیزم
تک خاله کوثر جونی
4 اردیبهشت 91 0:36
کوثر جون عزیزم ...واقعا جا داره خاله جون بهت تبریک بگه ...با این همه هوش و ذکاوتی که از خاله جونت به ارث بردی!
قابل تو رو نداره... (هوش رو میگم)


واقعا!
مامان محمد صدرا
4 اردیبهشت 91 11:43
وای خدای من بچه ها آدم رو عذاب میدن ولی به این همه شیرینی میارزه !

دلم سیب زمینی خواست !


آره واقعا گاهی بدجور عذاب میدن
مامی امیرحسین
4 اردیبهشت 91 13:32
حالا سر ظهر هی دل ما رو ببرین باشه؟
آفرین دختر باهوشم.چه دخملی چه کوثری چه عشقی...دلمون کوثر خواست.دلمون دختر خواست و شیرین زبونی.2 سال و 6 ماه و 6 روز و 6 دقیقه و 6 ثانیگیت مبارک نازنین


الهییییییییی
فدای اون دل نازت
مرسی از محبتت مهربونم. امیرحسین تپلی و خوشگل منو بوس بوسش کن
محيا كوچولو
5 اردیبهشت 91 18:04
آفرين به اين دخمل باهوش و شيرين زبون
خيلي بامزه بود كارهات نانازي
اي خاله نشنيدي ميگن رفيق بي كلك مادر!!


ممنونم عزیزم
مامان ریحانه
11 اردیبهشت 91 9:08
سلام به روی ماهت


سلام عزیزدل.عزیزم آدرسی که وارد کردی اشتباهه. باز نمیشه. تو پست گل گلی هم توضیح دادم

negar
6 خرداد 91 15:57
ای جان خدا حفظش کنه براتون انشالله
مامانی طهورا
7 خرداد 91 15:52
شیرینی خانوم خانوما