چرا نفس می کشی؟!
مادر! چرا اونجا رو دیدی؟
مادر! چی داری می خوری؟
مادر! به کی اس ام اس دادی؟
مادر! برای چی منو نگاه کردی؟
مادر! به بابایی یواشکی چی گفتی؟
مادر! داری چی درست می کنی؟
مادر! چرا ساعت رو دیدی؟
مادر! برای چی اینو پوشیدی؟
مادر! الان می خوای چیکار کنی؟
مادر! به کی زنگ می زنی؟
مادر! چرا کتاب منو برداشتی؟
مادر! چرا می خندی؟
مادر! برای چی گریه می کنی؟
مادر! این چیه که می خونی؟
مادر! چرا عکس گرفتی؟
و فقط مونده اینو بپرسی که : مادر! چرا نفس می کشی؟
مادر جون خیلی حرف می زنیا!
دوستان! شما بهتره برید سراغ ادامه مطلب و عکسای پارک ارم
بفرمایید، اونجا توضیح میدم!
آخیششششش
خب شد اومدید اینور
چقد این مادرجون غر میزنه!
خب من باید همه ی حرکات این مادرو زیر نظر داشته باشم دیگه
به مادر گیر ندم به کی گیر بدم؟!؟!؟
در ضمن من دوست دارم همش مادرو صداش کنم
حتی وقتی فیس تو فیس (face to face) هستیم
همه ی حرفام باید با کلمه مادر شروع بشه
فکر کنم روزی 100 بار صداش می کنم
و مادر بسته به حالش به مدل های مختلف جواب میده:
- بله؟
- جانم عزیزم؟
- بگو خوشگلم؟
- چیه؟
- بـــــــــــــــــــــــله؟
- ...... (سکوت)
- هوم؟
جواب آخریو داشته باشین...
بعدش به من گیر میدن که چرا صدات می کنیم، میگی هوم!
اینم عکس های پارک ارم و قلعه سحرآمیز
رسانه کودک: یک مطلب از وبلاگ دخترم در سایت رسانه کودک قرار گرفت!
همینطوری: چهل پنجاه تایی نظر تایید نشده دارم که بزودی تایید می کنم و جواب میدم. این روزا زیاد حوصله ندارم. ببخشید دوست جونا!