جیگر مادر و بابا

آخر هفته

1391/1/26 15:54
نویسنده :
681 بازدید
اشتراک گذاری

چه خوش می گذره آخر هفته ها وقتی که بابایی وقت آزادشو با ما تقسیم می کنه!

چه شاد بودی روزی که چندین ساعت تو  هایپراستار چرخیدیم....

 

کوثر، چرخ دستی و هایپراستار

هایپر استار

 

کوثر و تماشای عروسکا

عروسک در هایپر استار

قربونه عروسک خودم برم که عروسکا رو بغل می کرد و بعدشم می ذاشت سرجاش

 

چشمکادامه ی مطلب رو هم ببینید...

یکی دو ساعت اول تو چرخ دستی بهت بد نگذشت، اما بالاخره حوصله ات سر رفت و اومدی پایین و خودت هلش می دادی. تا آخر وقت چندین بار هی سوار شدی هی پیاده شدی...


خریدای دخترم از هایپر استار

کتابای دخترم

 چند جلد از کتابای تاتی رو قبلا واست خریده بودم

و چون عکساو شعرهاشو (سروده ی ناصر کشاورز) خیلی دوست داری منم همه جلدهاشو خریدم برات.*

حداقل تا یه هفته باید روزی چند بار کتابارو مرور کنیم نگران

 

رستوران

رستوران

قربونه شادی کردن و خندیدنت.

اینقد بهت خوش گذشته بود که همش می گفتی نریم خونه نریم خونه..

وقتی که رسیدیم خونه دنبال بهانه می گشتی که بزنی زیر گریه و .....گریه

بله، یه نیم ساعتی گریه کردی و ایراد گرفتی و بعدش خوابیدی.

 

دیروز هم رفتیم پارک. هوا ابری و سرد بود و نم نمک بارون می بارید.بغل

 

سرسره بازی

پارک

 

بازم سرسره بازی

سرسره

قلباینم از آخر هفته ی شاد دخترمقلب

niniweblog.com

وای دیشب با صدای بارون خوابیدیم و صبح زود هم با صدای بارون بیدار شدیم..

چه زیباست بارش باران، این رحمت الهی

و چه لطیف تر خدای مهربان می نوازد

هم آهنگ باران را

و هم جوانه های سبز کوچک درختان را...

دعا کردم

برای تو و آن هایی که همیشه به یادشان هستم

کاش هر شب بارون بباره...

(التی التی شعر دُفتما) نیشخند

 niniweblog.com

وای که هلاکه حرف زدنتم جیگر کوچولوی خودم

مادر: نانازی بگو کتاب، کبوتر، کاکل، تکه تکه

کوثر: تتاب، تبوتر، تاتل، تیته تیته نیشخند


کوثر: مادر بیا پشت پنجره ببین چلاغا دارن مچ مچ میزنن!

مادر: قهقهه مچ مچ :چشمک


کوثر: ما دوتاتون دُل سر داییم.

مادر: آره عزیزدلم ما هر دوتامون گل سر داریم.

کوثر: بابایی دُل سر نداره. بابایی تپل مپله!

مادر: قهقهه آخرش ربط این دو تا رو با هم نفهمیدم!!!

 

مادر: خوشگلم بگو شنل، تونل، کبریت

کوثر: شلن، تولن، تربیت ماچ

عاشقتم niniweblog.com

 

* : مجموعه 10 جلدی تاتی کوچولوها و مجموعه 12 جلدی نقاشی های تاتی رنگهای قاتی پاتی، ناصر کشاورز، کتابهای بنفشه ، واحد کودکان و نوجوانان، موسسه انتشارات قدیانی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (24)

بابای دوقلوها
26 فروردین 91 11:40
ای جونم کوثری، امیدوارم همیشه خوش باشید

کوثر: ما دوتاتون دُل سر داییم.

مادر: آره عزیزدلم ما هر دوتامون گل سر داریم.

کوثر: بابایی دُل سر نداره. بابایی تپل مپله!

این حرف کوثر گلی منو یاد زینب زهرا انداخت که میگفتن: خودمون گوشالا (گوشواره) دالیم، مامانی هم گوشالا داله، بابایی گوشالا نداله
از دست این وروجکای شیریییییییییییین


ممنون
گوشالا، چه بامزه!
کوثر میگه: گوشباله
مامان نیایش
26 فروردین 91 12:05
به به سلام خانوم خانوما خوش میگذره ایشالا همیشه شاد و شنگول باشی اوبونت بِیَم یعنی قربونت برم نیایش داره عکس هات رو میبینه میگه مامان این منم؟میگم نه دوستته میگه دوستم؟پس چیا یعنی چرا با من بازی نمیکنه؟ منم میخوام بیم سُسُیه بازی عزیزم الهی همیشه لبات خندون باشه منم دوست دارم این کتابا رو برای نیایش بگیریم مامان خانومی از کجا باید بگیرم مال چه انتشاراتی هست؟
در ضمن شعرتم خیلی زیبا بود الهی همیشه بارون براتون طراوت به همراه بیاره نه دلتنگی اینجا که هنوز بارونی نشده ولی شاید فردا پس فردا بشه به امید همه روزهای شاد برای هفته های زندگی سه نفرتون


سلام جیجل
ممنونم از لطفت عزیزم
وای من قلبونش بلم. بوس بوس بوس
امیدوارم بزودی اونجا هم بارون بباره
مامانی، نیایش منو بیشتر ببر سلسله بازی.
عزیزم مشخصات کتابا رو به پست اضافه کردم. شما هم همیشه شاد باشید و سلامت

مامان امیر علی
26 فروردین 91 12:40
خدا را شکر اخر هفته شادی رو داشتید .چقدر کتاب ماشاله .ایشه همیشه شاد و خوش باشید .دوستتون دارم بوس


ممنون از لطفتون
ما هم دوستتون داریم
مامان پریسا
26 فروردین 91 13:25
خدا رو شکر که بهتون خوش گذشته.
چند تا کتاب کوثر خانم. مبارکه


مرسی عجیجم
مامان نفس طلایی
26 فروردین 91 15:54
وااااااااااااااااااای اخ جون چقدر کتاب ... افرین کوثری کتاب خون
البته انتشارات بنفشه خیلی کتابای خوبی داره خواهر زاده ام کل محموعه هاش و داره


آره عزیزم واقعا خوبه
خوشبحاله خواهر زاده ت

مامان ماهان
27 فروردین 91 9:20
به به چه کتابای خوشگلی ماهان چند جلدش رو داره
همیشه به گردش گلممممممممممم
کوثر جونم حسابی بهت خوش گذشته هاااااااااااااااا


مرسی عزیزم شما لطف داری
مامان مانی
27 فروردین 91 11:24
سلام ................. همیشه شاد باشید .....
به وبلاگ مهد مانی جونم هم سر بزنید ..... http://mahdniyayesh.niniweblog.com/


سلام عزیزم. ممنونم از حضورت
چشم میام عزیزم
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
27 فروردین 91 14:15
ای جیگملتو شیرین زبون.
میگم وب شما با خانومک همسایه ما تله پاتی داره.نظرم رو برای اون پست که نوشتم باز خانوم همسایه اومد دم در.
کتابهای انتشارات قدیانی برای بچه ها فوق العاده س.من هر مدل کتاب از این انتشارات گرفتم راضی بودم.



چه بامزه!!!

آره واقعا کتابای خوبیه.
انشالله از نمایشگاه کتاب جلدهای دیگه اش رو هم میگیرم برای دخملک
یاسمین مامان سورنا
27 فروردین 91 19:51
خدا رو شکر که به کوثر جون و مامانش کلی خوش گذشته ایشالا همیشه به شادی و تفریح باشید
کوثر جون رو ببوس عزیزم
راستی با عکسا آپم خوشحال میشم بهمون سر بزنید


ممنونم عزیزم
و همچنین برای شما
چشمممممممم حتما میام
مامان نیاز
27 فروردین 91 20:55
سلام تبریک برای وب قشنگتون همشو نخوندم ولی حتما بازم پیشتون میام
دخترت خیلی نازه بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس


سلام عزیزم
ممنونم شما لطف دارید. بوس بوس
مامان علی
27 فروردین 91 22:31
چه گشت و گذار پرباری. سیر و سیاحتم که میگن اینه. میبینم که محتویات جیب مامان رو خالی کردی کوثر جون
خیلی باحالی کوثر جون با این مکالمات شیرینت ما هم از این رهگذر به حظ بصر و شنیداری بی نظیری رسیدیم و احسن الخالقین را یاد کردیم.



سلام عزیزم
ممنونم از حضور متفاوتت
در ضمن جیب بابایی خالی شد نه من
مامان علی
27 فروردین 91 22:33
راستی اون تیکه "بابایی دُل سر نداره. بابایی تپل مپله!" خیلی خوب اومدی کلی خندیدم خاله جون درضمن همه عکساتو دوست دارم مخصوصا آخری



آره تیکه ی باحالیه!
مرسی از نگاهت
مریم مامان عسل
28 فروردین 91 5:21
وای کوثر جونم چه خریدای خوبی کردی خاله جون!
شیرین زبون، طوطی من!
حسابی ددری شدی ها!
خدا این مامان مهربونو برات حفظ کنه.


مرسی عزیزم
آره واقعا طوطیه شیرین زبونیه
مرسی از لطفت
مامان زهره
28 فروردین 91 9:15
همیشه به خرید همیشه به خوندن کتاب .خوبین کوثر خوبه؟!
خداراشکر که دل خندون مامان کوثر رادیدیم.


مرسی عزیزم. مرسی گلم
ما خوبیم مامانی. بوس
مسافران آسمانی
28 فروردین 91 9:30
سلام...
ممنون که بهمون سر زدید...خوشحال میشیم بازم بیاین دیدنمون...
کوثر جونی شما که خودت ماشاالله علوسکی(عروسکی)دیگه چرا علوسکا رو بغل گرفتی...؟
خیلی بهت خوش گذشته ها دخمل ناز ...
همیشه شاد باشید و خندون...


سلام خواهش میکنم عزیزم
ممنون از لطف و محبتت
چشم بازم میایم
شبنم
28 فروردین 91 13:50
سلام
خوش به حالت خاله جون
خریداتم مبارک باشه
چه خانوم شدی خالهههههه


سلام
مرسی عزیزم
مامی امیرحسین
28 فروردین 91 13:58
وای عزیزم چه پست شیرینی.خوش بحال کوثر با این آخر هفته پربار.بابایی ما آخر هفته ها فقططططططططططططططططط میخوابه!اگرم نذاریم بخوابه تماااااااام هفته بعد احساس خستگی میکنه!پس آخر هفته یعنی سکوت برای خوابیدن بابا!



مرسی عزیزمممممممممممم
بابایی ما هم قبلا اینجوری بود ولی ترکش دادیم
تازه اگرم نیاد، خودمون میریم
مامی امیرحسین
28 فروردین 91 13:59
یعنی من عاشق حرف زدنتم.کاش اونجا بودم خوب میچلوندمت تا مامانت اینجوری دل ما رو نبره!


مرسی مهربونم
خودم روزی 20 بار می چلونمش
مامان کورش
28 فروردین 91 18:24
عزیزم خودت که عروسکی دیگه عروسک نمیخوای در ضمن خوش به حالت اخر هفته میری گردش کورش خوشحال سر به وبلاگش بزنید ویک یادگاری براش بزارید


مرسی خاله جون
چشم حتما میایم
تک خاله کوثر جونی
29 فروردین 91 21:58
به به سلام نفس خاله.
دیده حالا بدون خاله و عمویی میلی پات؟!

اشتال نداله خاله دون...خوش باشی!


خاله دون وقتی اومدی خونمون
میبلمت پات
باشه؟
معصومه
30 فروردین 91 9:52
این پات یعنی کجا؟
خیلی خانوم شده این کوثر کوچولوها
بزنم به تخته ماشالله چقدر ناز شده



پات یعنی پارک
ممنونم از لطفت
معصومه
30 فروردین 91 9:54
واقعا شیرین زبونه
خدا برات نگه اش داره


ممنونم از حضورت
محیا کوچولو
30 فروردین 91 15:49
ایشالله همیشه همینجوری شاد و سلامت باشی کوثر جونی شیرین زبون البته با مامانی و بابایی


مرسی عزیزم
سمانه مامان پارسا جون
31 فروردین 91 10:49
سلام خانومی خوبید؟
چه عکسهای خوشگلی
چقدر کتاب آفرین به این میگن خرید
بوس واسه کوثر جون گلم


سلام عزیزم. خوبیم خداروشکر
مرسی از لطفت