جیگر مادر و بابا

بازم اومدیم با عکسای مسافرتموووووووووووون

1390/5/29 14:26
نویسنده :
349 بازدید
اشتراک گذاری

 

دیبر (دلبر)... دیدر (جیگر)

مادرجونم: عزیزممممممم

اشنتم (قشنگم)

 

 

 

چند روزی نبودیم آخه سرما خورده بودم. تب، گلو درد و...

مادر جون منو برد دکتر

خانم دکتر شربت داد

خوردم بهتر شدم

اما...

بعدش مادر جون مریض شد

که به برکت این شب ها و مهربونی های بابایی الان خوب شده قلب

 

 

لبخند بفرمایید اینم از عکسای مسافرتمووووووووون

اول رفتیم شمال

ویلای کلاردشت

 خیلی جای خوشگلی بود جای همتون خالی

 

هوا عالی بود منم همش بیرون بازی می کردم

 

 

واااااااااای آب بازییییییییییی    آخ جوووووووون

 

 

تاب تاب عباسی

آدا جون نانازی (خداجونم چه نازی)

 

 

خب تاب بازی خیلی دوست دارم من

 

 

 

و بعدش رفتیم مشهد مقدس

 

 

 

همیشه زودتر از همه آماده بودم

برای رفتن به حرم و زیارت

می گفتم: بییم حَم

 

 

آخه میخواستم بگم

سلام آغا

 

 

اونجا هم هی بازی میکردم و میدوییدم و

بیسکوییت و شکلات و.... میخوردم

 

 

حیف که زود تموم شد ناراحت

اووووووومممم ماتته (ماکارونی) تو قطار هم مزه میده ها

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان زهرا نازنازی
29 مرداد 90 15:16
سلام تنها کسی که تا حالا به نوشته های این پست توجه کرده شما بودید همیشه به سفر و همیشه شاد باشید
نگين
29 مرداد 90 15:35
سلام . مرسي سر سزدي اميدوارم مسافرت خوش گذشته باشه . مارو از دعاي خيرتون اين شبها فراموش نكنين
مرضیه
29 مرداد 90 16:05
سلام زيارت قبول خوش گذشت عكسا هم خيلي زيبا بود خوشحال ميشم بهم سر بزنين
مامان بردیا عسل بابا
29 مرداد 90 21:38
عزیزم زیارتت قبول.ایشالا هم حال شما هم حال مامانی خوب خوب بشه.....تو این شبا ما رو هم فراموش نکنی..
نازنین نرگس نفس مامان
30 مرداد 90 3:39
سلام به دوستای گلمون زیارت قبول همیشه به زیارت عکساتون هم که خیلی ناز شده بود خانم کوشولو همیشه به شمال و سرسبزی و بازی و اب بازی
مامان رها
30 مرداد 90 11:02
سلام عزیز دلم زیارت قبول دلمون حسابی براتون تنگ شده بود عکساتون هم خیلی ناز شده راستی جیگر داداشی چیکار میکنه به مادرجون اذیت که نمیکنه؟


نه. داداشی فعلا تو دله مادر جونه. اذیتاش همون وول وول خوردنشه.
نیلوفر مامان آوا
30 مرداد 90 12:34
همیشه به سفر و خوشی. تندرست و سالم باشید در پناه حق. التماس دعا. بوس واسه مامان و دختر نازش.
زهره مامان هلیا
31 مرداد 90 0:27
زیارت قبول کوثر جون تو همه عکسا خوشگل مامانی شده
مرضیه
31 مرداد 90 5:00
خاله جون چرا من تو لينكلتون نيستم من شما رو لينيكيدم


خانمی خیلی وقته شما رو با اسم سعیدرضا لینک کردم.
مامان ابوالفضل
1 شهریور 90 19:09
سلام به گل دختر و داداشی و مامانی این شبها من و پسرم و از دعای خیرتون فراموش نکنین دوست دارم کوثر جونم
مامان ماهان عشق ماشین
2 شهریور 90 11:28
سلام عزیز دلم زیارت قبول دلمون حسابی براتون تنگ شده بود عکساتون هم خیلی ناز شده همیشه به گشت و گذار و شادی.راستی من رمز میخوام.
مامان محيا
4 شهریور 90 15:51
سلام ممنون كه برام نظر داديد. راستي پماد پناتن براي سوختگي پاهاي ني ني ها خيلي خوبه. بازهم پيش ما بيايد.