سه ماهگی و محرم 88
همیشه ناز و آروم می خوابیدی....هنوزم خوشگل می خوابی
عاشق این بودم که تو بغل خودم بخوابونمت و آروم آروم بسته شدنه چشمات رو ببینم
آروم می بوسیدمت و می ذاشتمت تو تخت....
چند دقیقه ای هم بالا سرت می ایستادم و زیبایی چهره پاک و معصومت رو تماشا می کردم
الانم خوشگل می خوابی...اینقد تو خواب ماه می شی که گاهی دلم برای بیدار بودن و شیطنتت تنگ می شه
همیشه تو خواب نوازشت می کنم و آروم می بوسمت.
کوچولو می خواد بخوابه
کوچولو تو رختخوابه
گاهی کرو کرو می خنده
گاهی چشماشو می بنده
اما هنوز بیداره، هنوز چشم انتظاره
منتظره باباش بیاد
کوچولو حالا باباشو می خواد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی