یه سفره افطار کوچولو
اونروز عمو عماد اومده بود خونمون.
مادر جون تا میخواست سفره افطارو بچینه، من خوابم برد!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
اونروز عمو عماد اومده بود خونمون.
مادر جون تا میخواست سفره افطارو بچینه، من خوابم برد!