جیگر مادر و بابا

عاشقانه...مادرانه

1391/6/4 12:45
نویسنده :
426 بازدید
اشتراک گذاری

دوستت دارم

به اندازه ی تمام ثانیه های در کنار هم بودن مان

دوستت دارم

به خاطر همه ی آن چیزهایی که با بودنت به من هدیه کردی

دوستت دارم

به ارزش تمام عشقی که ذره ذره ارزانی ام داشتی

عشق کوچک من

از حس مادرانه ام بر خود می بالم و وجود تو را همیشه می خواهم

شاداب و سلامت و زیبارو.....

چه دل انگیز است

نوازش صدای هر روزه ات در جان من،

نوازش نگاه هر لحظه ات در وجود من و

نوازش دست های کوچکت بر گونه های مادرانه ام

علی را در بهشت دارم..... و تو بهشت من در این دنیای کوچک.

 

  

 

بعدا نوشت: ممنون از مهربونیای همه ی شما دوست جون های خودم....درسته که گاهی دلتنگ علی جونم میشم اما در اینجا فقط خواستم یادی ازش کنم برای خودم....وگرنه در همه حال خدا رو شکر میکنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (35)

مریم مامان عسل
4 شهریور 91 13:44
دل منم برای علی کوچولو تنگ شد.
فکرشو بکن اون توی بهشته و از اون بالا از توی آسمونا با چند تا فرشته که مخصوص خودشن مواظب شما و کوثری هستن.
کوثر جونم امیدوارم وقتی که بزرگ میشی اونطوری که لایق مامانه قدردان زحمتاش باشی.
دوستت دارم عزیزم.
دوستت دارم مامانی.


ممنون از لطف و حضورت عزیزمممممممم.........
مامان زهره
4 شهریور 91 14:23
عزيزم دلتنگي نكن جسارت نباشه به خودم مي گم پس اونايي كه تك فرزندشون را از دست دادن چه در زلزله يا جنگ چي؟
عزيزم دلتنگي نكن فقط صبوري كن صبوري و اين اميد كه علي كوچولو روز قيامت بهترين شفيعت هست پس صبوري كن صبوري..................


خیلی صبوری میکنم. چرا شک داری بهم؟؟؟؟
خب علی هم پسرمه. یادش می افتم
نمیتونم اصلا ازش یاد نکنم

به هر حال مرسی مهربونم
ستاره زندگی
4 شهریور 91 14:26
بگذار همانطور بماند
آب باید جریان داشته باشد،
برای عشق،
برای زندگی بایدببخشی وصبور باشی
عزیزم


ستاره زندگی
4 شهریور 91 14:31
چه صداقتی دارد برف؟
با اینکه می داند هنگام فرود گل آلود میشود!
اما باز لباس سفید به تن می کند
چه صبری دارد برف؟
با اینکه می داندهمه به استقبال بهارمیروند!
و کسی بدرقه اش نمی رود
آرام و بی صدا جاری می شودبرمعبررودهایی که ما از آن آب می نوشیم.


مرسی مامانیه گل
خیلی زیبا بود.
مامان نیایش
4 شهریور 91 15:07
عاشقانه ی مادرانه ات جاویدان خیلی قشنگ بود کوثر گلم هم حتما مامان مهربونش رو عاشقانه دوست داره و علی جون بهشتی هم که دستای کوچولوش توی دستای خداست هوای مامانی رو خیلی داره


مرسی از لطفت عزیزم دوست خوبم
نیایش منو بوسه بارون کن
خاله باران
4 شهریور 91 15:27
قربون این عاشقانه هات برم..الهی همیشه سایه خودت وهمسرجونت بالای سر این گل خوشرنگ به سلامتی باشه...دوستتون دارم...


ممنونم عزیزممممممم
ما هم دوستت داریم
خاله باران
4 شهریور 91 15:33
جوجه ناز خودمممممممممممممممممم.کوثر واقعی...عاشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــقتم... چشم دکمه ای جونم...


مرسیییییییییییییییییییی عزیزمممممممممم
خاله باران
4 شهریور 91 16:13
راستی هی یاد می ره بگم...عکس گوشه چقدر نااااااااااااااااااااااااااااااازه.ماشالله.گللللللللللللله.عشقممممممممممم.


عزیزممممممممم
مرسی گلم. چشمات قشنگ میبینه
عمویی مصطفی
4 شهریور 91 21:38
چشم دکمـــه ایی؟!!!


تــــــــــــــک خـــــــــــــــاله کـــــــــوثر جـــــــونـــی
4 شهریور 91 21:40
ای بابا... خب منم تـــــــــــک خاله عـــــــلی جون هستم!

منم اکثر شبها ... به عکسش تو گوشیم خـــــیره میشم! خیره به اون کوچولو بودنش، معصوم بودنش، به ... !

خدا کنه اون دنیا، هوای ما رو هم داشته باشه...


عزیزمممممممممممممم .....
عمویی مصطفی
4 شهریور 91 21:45
"من بودم ، تو و یک عالمه حرف

و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد !

کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه مادرانه چقدر وزن دارد"!

علــــــــی کوچولو


ممنون عمویی....
مامان امیرحسین ومحیا
4 شهریور 91 22:53
چه عاشقانه تمام حس مادرانه ات را بیان کردی ایشالا کوثر جون احساس مادرانه ات را باسربلندی وموفقیت خودش جواب دهد .هزار بوس به مادر عاشق


ممنونم از لطف و دعای خوشگلت....
مامان امیرحسین ومحیا
4 شهریور 91 22:54



مامان امیرحسین ومحیا
4 شهریور 91 22:55
دوستت دارم به اندازه بچه های خودم .


وای مرســــــــــــــــــــی ....
سودابه
4 شهریور 91 23:38
سلام عزیزم اطاعت امر شد داستان رو گذاشتم تو وب تشریف بیارین و مطالعه کنیدراستی نکنه بخوای بجات نظر بدم


سلام مهربووووووووووون
چشم میام حتما
نه بابا این یکی رو دیگه بلدم
مامانی
4 شهریور 91 23:45
الهیییییییییییییی حس مادرانه تون رو تحسین میکنمممممممممممممم

ببخش کتابی شد

ایشالا هر سه تون زیر سایه خدا سالم باشین

راستی علی چند ماهه بود؟


ممنونم مهربونمممممممممممممم....
متین مامی ایلیا
5 شهریور 91 1:57
خیلی زیبا بود و بی نهایت تاثیر گذار
داغ فرزند خیلی سخته خیلی زیاد و هیچ وقت فراموش نمیشه، فقط کسایی میتونن درک کنن که احساسش کرده باشن
علی کوچولو زمینی نبود و واقعا فرشته بود، خدا کوثر جون و براتون حفظ کنه


ممنون از لطف و نگاهت...
مامان زهره
5 شهریور 91 7:58
يه زمزمه!


مرسی
مامانی
5 شهریور 91 8:37
علت فوتش چی بود؟


عزیزممممممممم. میام پیشت
مامان زهره
5 شهریور 91 8:49
سلام مهربون مي دونم ......
اگه غير از اين بود بايد عشق مادري را انكار مي كرد............
بوس بوس بوس براي كوثر جون.اگه دوست داشتي بيا وزنه برداري پسرم را ببين


سلام عزیزم
مرسی از محبتت.....
چشم میام
مامانی
5 شهریور 91 8:50
چشمممممممم گلم

اره بخدا پیش خدا جاش خوبه خدا صبر بده

دوستون دالمممممممممممممم


فدای تو مامانی........
مامان زهره
5 شهریور 91 9:24
https://encrypted-tbn3.google.com/images?q=tbn:ANd9GcT0sG1wLI2CsxRhP76kMRB78A7MUjmQUxjvmYtSVA5NQwNj6SPEoA
دوست داشتن بهونه نمي خواد


عزیزممممممممممممممممممم
خیلی زیبا بود. ممنونم
خاله باران
5 شهریور 91 15:03
سلام...
ممنون.لطف داشتی..
منم از خواندن عاشقانه هات کیف می کنم حسابی...


سلام عزیزممممممم
خواهش میکنم گلم. واقعیت رو گفتم
ممنون از لطفت
خاله باران
5 شهریور 91 15:07
سلام.
نه عزیزم..ایشان چیزی نمی گند.ولی من با کسی هیچوقت قصد مبارزه ندارم و یا حتی رو در رو شدن ندارم...کسی را رویروم نمی بینم.کسی هم که اینطور باشه من میام کنارش.یا بهم نزدیک می شه.می شیم دوست همراه.یا نه طوری میشه که دیگه هم را نمی بینیم...
احترامشون برای من واجبه...
مهم هم خودت هستی...حساب هر کسی با خودشه.
ولی اگر هم از من ناراحت شدند من معذرت می خوام.
نمی دونم وب دارند یا نه که خدمتشون برسم..
شما نگران نباش.


عزیزم. مرسی از توضیحاتت
همه ی اینا رو میدونستم گلم
نه مهربونم وب نداره. فدات بشم
ستاره زمینی
5 شهریور 91 15:49



مرسی عزیزم
بابای دوقلوها
5 شهریور 91 18:06
خدا رحمتش کنه

ما هم گلی رو خیلی خیلی دوست داریم


ممنونم...
مامان کورش
5 شهریور 91 19:42
سلام عزیزم تمام متن هات پر از احساس هستش خیلی زیب هستش خوش به حال کوثر جون که همچین مامان نازی داره


سلام مامانی
مرسی از لطفتون.نگاهتون زیباست
سودابه
5 شهریور 91 19:49
سلام.نظرتون رو قبل از اینکه بخونم به طور تصادفی پاک شد
شانس ندارم


سلام عزیزم
اخیییییی.عیب نداره بازم میام
خاله باران
5 شهریور 91 20:14
6تا پچ پچ


مرسی دوست خوبم
aram
6 شهریور 91 1:16
واقعابهشت درکنارته,ماشالله به کوثرخانم گل, علی عزیزت هم حتما ازشادی شما شاده


مرسی از لطف و حضورت عزیزم
مامان زهره
6 شهریور 91 8:16
در گوشي عزيزم به خاطر اينكه ذوق زدم كردي.


مرسیییییییییییییی
آزاده
6 شهریور 91 8:43
هیچی نمیتونم بگم در برابر این حس مادرانه زیبات.
ببوس کوثر خاله رو.


ممنونم عزیزمممممممممممم
مامی امیرحسین
6 شهریور 91 12:43
خدا هر دو گلت رو برای همیشه برات نگهداره.یکی در بهشت و یکی رو زمین.خیلی خوشگل نوشتی.آفرین.عکس پروفایل خیلی خوشگله.قربونش برم الهی


ممنونم مامانیه مهربون
شما لطف دارید
مامان محمد صادق(زهرا)
19 شهریور 91 9:34

صبرت و آرامشت بی نهایت تحسین برانگیزه!!!!

ازت درس گرفتم عزیزم....

***********************
باهات پچ پچ دارم میای خصوصی؟؟؟


ممنون از لطف و محبتت

آره حتما. مرسی
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
30 شهریور 91 15:47
کوثر دختر خوب ایران زمین
مادرت نمونه مادری است که به شما عشق می ورزه و تمام تلاش را برای با تو بودن انجام می ده پس
همیشه در کنارش باش و قدرش را بدون




ممنونم عزیزممممممممممممم