جیگر مادر و بابا

آقا یا صاحب الزمان.....

1391/4/11 15:24
نویسنده :
307 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر از آسمان دورم 

چقدر رنگ زمين گرفته دلم 

چقدر غرق ظلمتم، چقدر دلتنگ نورم 

از آسمان به زمين نيامديم براي رنگ زمين گرفتن 

اينجا قرار بود نقطه ي پروازم شود تا خدا، 

اينجا قرار بود هماني شوم كه او مي پسندد. 

خودش تو را به يادم آورد ، خودش تو را در دلم نشاند 

دلم به دستت اي رابط ميان زمين و آسمان، اي امام هدايت، اي مهدي 

دلم به دستت 

 

 

ادامه مطلب یادتون نره!

می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر

دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

 

بازم روزای خوب ماه شعبان و خیابان های در حال آذین بندی شهر، نوید فرارسیدن یک جشن تولد رو می دن. جشن تولد امام زمان مان، صاحب امورمان، امام پاکی ها…

نشستم و فک کردم که برای تولد عزیزترین کس ام باید چی کادو بدم؟! دیدم مثله سالهای قبل کادوی خوبی که در حد و اندازه ی ایشون باشه ندارم. اما یهو فکری به ذهنم رسید تا هم در آستانه ماه مبارک رمضان برای خودم کاری کرده باشم و هم حداقل بتونم دل ایشون رو شاد کنم. فکرم بماند......اما دوست دارم شما هم بدونید که خود حضرت در توقیع به شیخ مفید می نویسند:

«تنها چیزی که ما را از شیعیان مان پوشیده نگه می دارد همانا چیزهای ناخوشایندی

است که از ایشان به ما می رسد و از آنان انتظار نمی رود.»

پس باید همت کنیم تا بیش از این فرج آقامون رو با دست خودمون به تاخیر نندازیم.

 

  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان زهره
11 تیر 91 15:39
سلام عزيز دلم خوبي كجايي كه سرت شلوغه خدا كنه هميشه خوب و خوش باشي


سلام مامانیه حساس به بوی گل
سرم شلوغه چون این روزا خیلی کار دارم
مامان زهره
11 تیر 91 15:40
تو كي مشكل نداشتي(با شوخي)


آره دیگه از وقتی تو پیدات شده مشکلات منم شروع شده (با شوخی)
مامان زهره
11 تیر 91 15:42
من كه گفتم به بوي گل وباران حساسم حالا فكرشو بكن اگه باران روي گل بباره چي مي شه


من قربونه اون حسادت کردن شیرینتتتتتتتت
تو رو هم دوس دارم ولی به اندازه ی باران!اندکی کمتر از باران

خاله باران
11 تیر 91 16:07
اااا.تو پست آقا و این حرفها؟...خانم معلم اومدا....



خانم معلم، مامان زهره رو دعوا کن!
مامان زهره فک میکنه من تو رو دزدیدم
خاله باران
11 تیر 91 16:19
نیست من خیلی تحفه هستم.دزدیده شدم...


اختیار داری عزیزمممممممممم
خاله باران
11 تیر 91 16:20
اینجور موقعها من سرکلاس اصلا بحثم عوض میشه.می گم پاشید از هم معذرت خواهی کنید.هم را هم ببوسید.حالا شما دوتا هم هم را ببوسید.ولی خداییش تو هم در سکوت، بد مامان زهره را جز دادیا...حسودیت بشه.باران منو بیشتر دوست داره..


آفرین به معلم نمونه
من با مامان زهره مشکلی ندارم جیگر
من جز دادم؟ وای خدانکنه. خودش الکی حرص میخوره
خاله باران
11 تیر 91 16:22
از دست تو


چیکار کردم مگه؟
خاله باران
11 تیر 91 16:22
من تو این فکرم بعدا که بچه هاتون بخونند چقدر باحاله


مامانی
11 تیر 91 18:09
شرمنده این پست حذف شد


دشمنت شرمنده عزیزم
حتما صلاح نبوده ما بخونیم
مریم مامان عسل
11 تیر 91 18:14
به امید روزی که همه ی پیام های دنیا این باشد:
مهدی فاطمه آمد.
عیدتون مبارک.


انشالله
ممنونم عزیزم
مامان زهره
12 تیر 91 8:09
اين طور فكر نمي كنم كه تو دوست داشتني تر باشي.باران همه را به يه چشم نگاه مي كند به خاطر همين است كه لطيف است، شفاف است و آرامش بخش


مامانی من دیروز هر چی گفتم به شوخی بود وگرنه در خوبی شما و مهربونی باران جون شکی نیست
مامان نیایش
12 تیر 91 15:14
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی آمین
عیدتون پیشاپیش مبارک
التماس دعای مخصوص


الهی آمین
ممنون عزیزم. عید شما هم مبارک. بوس
ستاره زمینی
12 تیر 91 21:49



مرسییییییییییییی
منتظر
14 تیر 91 17:16
شايدآنروزكه سهراب نوشت:تاشقايق هست زندگي بايدكرد/ خبري ازدل پر درد گل ياس نداشت بايد اينطورمي نوشت:
هرگلي هست چه شقايق چه گل پيچك وياس تانيايد مهدي زندگي دشواراست


مرسی زیبا و جالب بود