جیگر مادر و بابا

حسرت دیدار نگار...

1390/7/26 9:51
نویسنده :
543 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم، کوثر جونم

دو روز دیگه آقاجون راهی دیار عاشقان میشن و حسرتش برای ما میمونه. حسرت هم داره.

هر وقت هر کی می خواد بره درگیر هستم! هروقت هم که می خوام برم، گیر هستم.

این سفر سفریه که در اون اوج لذت هس. امروز تمام آرزوها ی دلم را روانه حرم حبیب کردم. باشد اویی که از آشکار و نهان ما با خبر است خود همه را برآورده سازد.

دیگر این چشم ها برا خودم نیست. دیگر اشک را نمی توان کنترل کرد. دیگر دل آرام نمی گیرد. دیگر طاقت دوری نگار را ندارم.

می خواهم با تمام وجود او را به آغوش بکشم، هرچند نیک می دانم لیاقتش را ندارم.

امروز دلم را روانه کردم، هرچند جسم ناتوانم هنوز در این تبعیدگاه باقی مانده است. امروز فقط حسرت دارم. آن هم نه هر حسرتی، حسرت دیدار نگار...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

نازنین نرگس نفس مامان
27 مهر 90 0:29
سلام خانمی آرزو میکنم که به زودی دیگه حسرت دیدار نگارتون رو نداشته باشین و به زودی این سفر معنوی نصیبتون بشه ایشالا


سلام مهربون
ممنونم انشالله نصیب شما هم بشه خانمی
kosar-kimia
28 مهر 90 15:36
سیلام.مرسی اومدین !!!! کاش کامنت دوم رخصوصی نبود

اما خداییش دلتون آروم نمیگرفت اگه نمیگفتین زیادم بزرگ نیستین؟

عین مامان من

میبوسمتون......فعلابای


سلام کوچولو
خواهش میکنم
دلت کامنت غیر خصوصی میخواد عزیزم؟چـــــــــــشم میذارم برات
منم بوس و بای
kosar-kimia
28 مهر 90 15:39
منم رمــــــــــــــــــــــــــــــز


شرمنده کوچولو!
kosar-kimia
28 مهر 90 17:46
چرا رمز نمیدین به من


چون به هیچکس ندادم.علتشو هم قبلا توضیح دادم
kosar-kimia
28 مهر 90 17:46
چیه؟ برا من زوده؟


نه گلم. به هیشکی رمز ندادم
kosar-kimia
30 مهر 90 13:44
آها پس . فک کردم واسه سن من مناسب نیست


نه عزیزم.درسته که کوچولویی
اما ما هم اینجا مطلب غیر معمولی نداریم.
مامان حسین
30 مهر 90 13:48
سلام عزیزم
خوبی؟؟؟کوثر جونم چطوره؟؟؟؟میبوسش



سلام گلم.خوبیم.ممنون
مامان حسین
30 مهر 90 13:48
رمز نمی دی؟؟


شرمنده!
kosar-kimia
30 مهر 90 15:36
خیلی بد میشه ها یعنی ازین به بعد هر پستی رو خصوصی میذارید



فقط پستهای مربوط به خاطرات کوثرجونمو رمز دار میذارم کوچولو
بذار ببینم خانم خانما..تکالیف ریاضی و زبانتو انجام دادی؟مگه قرار نبود فقط نیم ساعت بشینی پای نت؟؟
زود باش برو سراغ درسات

مامان ماهان عشق ماشین
30 مهر 90 15:44
سلام.طاها چطوره؟خبری ازش نیست.کوثر جون رو ببوسین.


سلام.خوبه مرسی.از محمدطاها هم هنوز مینویسم ولی تو همون پست رمزدار خودش،البته با رمز جدید!
مرسی شما هم ماهان جونو ببوسین
kosar-kimia
30 مهر 90 16:03
چرا دعوا میکنید الان میرم
kosar-kimia
30 مهر 90 16:03
شما از کجا گفتید؟ اتفاقا من فردا زبان و ریاضی دارم


از روی برنامه کلاسیت
kosar-kimia
30 مهر 90 17:22
ای کلک
kosar-kimia
30 مهر 90 17:31
کاردارید؟بستنی خوردی؟نت نیستید؟چرا؟