جیگر مادر و بابا

اما خودمانی

1391/6/18 19:24
نویسنده :
634 بازدید
اشتراک گذاری

 برای آغاز دوستی، یک سلام و یک لبخند

و برای ادامه اش، یک عمر صداقت و محبت لازم است ...

 

دوستان میگن:

چقد تند تند پست میذاری!

ماشالله خیلی فعالی!

چجوری فرصت می کنی این همه پست بذاری؟!؟ (یادم باشه اسفند دود کنمنیشخند)

 

پاسخ :

خب اینجوری شما هم تند تند سر میزنید ماچ

آخه دلم براتون تنگ میشه و اینجوری زود زود می بینمتون! خوب نیست؟!

البته عشق و علاقه، پشت هر کاری که باشه خودش انجام میشه

و فرصت ها تند تند خودشونو نشون میدن.

مهم اینه که بخوای تا بتونی،

نوشتن رو هم خیلی دوست دارم

و اینجا شده بهانه ای برای راضی کردن این حس درونی. چشمک

البته نوشتنی که همراه با تنوع و شادی و یادگیری باشه.

از چیزایی که دوست دارم و برام جالبه می نویسم

و چه سوژه ای قویتر و شادتر و موثرتر از دخترم!

البته ...بقیه در ادامه مطلب

البته گاهی هم با اشک از غم و دلتنگی نوشتم

اما باز هم دوست داشتم شما با لبخند بخونیدش!لبخند

چند روز پیش می خواستم باز از علی جون بهشتی بنویسم.

دلتنگش بودم ناراحت که اشاره ای شد....

شادى مؤمن در چهره او و اندوه وى در دلش پنهان است... (حکمت 333 نهج البلاغه)

 

یه خواهش دوستانه:

درسته که پیدایش و تولد یک نوزاد از شگفتی های طبیعته

و بزرگترین نعمت خداست در حق پدر و مادر.

اما در حال حاضر، برای من نامفهوم و غیر قابل پذیرشه...

پس دیگه نه در این مورد سوالی بپرسید و نه پیشنهادی بدید.

بسیار ممنونم.قلب

 

یه نکته در مورد حکمت بسیار عمیق 333 نهج البلاغه:

منظور از اندوه دل مومن،

خدایی نکرده کینه یا نگاه و نظر بد نیست که با چشم زخم اشتباه گرفته بشه.

چشم زخم وقتی بوجود میاد که از درون نسبت به پیشرفت یا موفقیتی ناراحتی ولی

یه جورایی ریاکاری می کنی و اظهار به خوشنودی!

و این با سفارشی که به مومن شده خیلی متفاوته.

درست شد؟ سوالی نیست؟ عینک

 

در پست آینده خواهید دید:

  • نی نی وبلاگ که تعطیل بود ما به جای نشستن و هی چک کردن اینجا (کم نه! نیشخند) به اتفاق تک خاله رفتیم .....
  • کوثر جون رو چند جلسه بردم موسسه خلاقیت و مهارت های راه آینده نخبگان (که هنوزم ادامه داره) و گفتن .....
  • کوثر جون وقتی با مادر جون میره کلاس ورزش .....
  • چندین شیرین زبونی و عکس از دخملمون
  • و ده ها مطلب مفید و خواندنی دیگر! نیشخند

اینا رو داشته باشید تا بعد از سر زدن به همه ی شما دوستان با محبت و مهربون خودم، پستش رو بذارم.

 

میزبانی:

شاید بزودی میزبان زائران حرم مطهرش شدیم بغل

 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بطلب به پا بوست ناراحت

 

پس با دیدن پست جدید، چشمم نکنیدا. نگران

یهویی دیدید مهمونا اومدن و دو هفته پیدام نشدا !!!! قهر

(و چه ادعاها ... دو هفته برم و پیدام نشه؟ مگه ممکنه؟!!! کی طاقت میاره!ساکت نیشخند چشمک)

 

و اما پاییز:

پاییز در راه است، باران می بارد، به حرمت کداممان، نمی دانم!؟

من همین قدر می دانم باران صدای پای اجابت است

و خدا با همه ی جبروتش دارد ناز می خرد،

نیاز کن ...

 

اصلاحیه:

به پست قبلی (چقد خوشگل هم هست) اصلاحیه اضافه شد! تشویق

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (46)

سپیده
18 شهریور 91 20:49
سلام. با تشکر از رای شما

www.koodakeman91.niniweblog.com


سلام. خواهش میکنم دوست من
بابای دوقلوها
19 شهریور 91 8:23
چرا
چرا
خیلی خووبه
تند تند پست بذارید ما هم هی تند تند میایم سر میزنیم. اینجووری فعالیت ما هم میره بالا و چربیهای اضافمون آب میشه

منتظر پستهای آینده هستیم....

انشالله امام رضا هم میطلبه
طلبید و مشرف شدید ما رو فراموش نکنید


ممنون از لطفتون
اما مطمئنا با سر زدن زیاد برعکس چیزی که گفتید اتفاق میوفته!

انشالله. اگه طلبیده شدیم، چشم.
baranemaman
19 شهریور 91 8:29
عزيزم اينكه زود زود پست میذاری كار خيلي خيلي خوبيه ، ما وقتي اين پستها رو مي بينيم خيلي خوشحال مي شيم ، مطلبي كه در مورد پائيز نوشتي خيلي قشنگه ، واقعاً باران صداي پاي اجابت است ، تا حالا شده تو هواي باروني از خداوند نياز كني ، ممنون به خاطر مطالب قشنگت ، كوثر عزيزم رو ببوس


ممنون از لطف و محبتتوووووووووووون
باران خوشگل منو بوسه بارون کن
مامان زهره
19 شهریور 91 8:40
سلام عزيزم ممنون كه هم به ما سر زدي هم راي دادي انشائ الله كه هرچه زودتر پابوس امام رضا بري.رفتي حتما مارا دعا مي كني.


سلام مامانی
خواهش میکنم مهربون. کاری نکردم
وای چه دعای خوبییییییییییی
مامان محمد صادق(زهرا)
19 شهریور 91 9:09
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام!

ما اومدیم تسویه حساب!!!!کسی خونه نییییییس؟؟؟

ووووووووووووووووووو! این چن وقت که نبودم چه کردی دختررررررررررر؟!!!

جدا فعالی! ماشاللا!!!

من که میام پای نت .... دیگه گم میشم!!!
نمی دونم کجا برم! یهو حجم زیادی از کارها مرا فرا می گیرد!!!
که ای وای اینجام برم... اوه اونجا نرفتم! راستی این کارم داشتما!!!!!

خلاصه وقتی پا میشم حس می کنم کمرم 2 نصف شده و من دنبال خیلی چیزا بودم ....


سلاااااااااااااام عزیزممممممممم

زیارت قبوووووووووووووول

خوش اومدی مامانییییییییییییییی

مرسی از لطفت مهربونم

الهییییییییییی منم گاهی اینجوری میام نت
معصومه
19 شهریور 91 9:25
دیگه حس و حال آپ ندارم


خب حتما موقتیه
درست میشی ایشالله
ازاده
19 شهریور 91 9:29
همیشه با نوشته هات کلی انرژی میگیرم و گاهی هم مجبور میشم کمی فکر کنم خلاصه همه جوره بهت ارادت داریم مامان کوثر، اولین دوست دنیای مجازی من


من فدای تو دوست باوفا و مهربونم
کاش تو هم یه خونه ی مجازی داشتی که جبران میکردم
دوستت دارم
مرسی که همیشه خودت میای، بدون دعوت
دوستای اینجوری خیلی کم دارم.
مامان محمد صادق(زهرا)
19 شهریور 91 9:45
آیا تسویه حساب شد مادر مهررررربان کوثر جان؟؟؟؟

پیشا پیش زیارت قبول.....

واسم دعا کن! ممنون!



آره عالیییییییییییییی بود. مرسییییییییییییی
از دست تو! زیارت نرفته و ....
چشم. به یادتم مهربون
مام پارسا
19 شهریور 91 12:05
مرسی که بهمون سر زدید.
اسپند هم برای خودت یادت نره


خواهش میکنم مامانیییییی

ما هنوز نفهمیدیم اسفند درسته یا اسپند
خاله باران
19 شهریور 91 12:13
چشمام نمی بینه یه سوال اگر امروزه پس چرا تو بهش می گی فردا؟؟؟


دیروز گفتم فردا. متوجه نشده بودی
امروز اومدم گفتم اونی که دیروز نوشتم برای امروز بوده
یعنی فردای دیروز که میشه امروز

اینا رو ولش کن. بالاخره جواب دادم که
خاله باران
19 شهریور 91 12:14
اره واقعا دود کن....برای کوثر


پس خودم چی؟؟؟؟
بازم من
خاله باران
19 شهریور 91 12:14
منو چی؟


تو رو چی؟
اسفند؟
دود میکنم
و صد البته که تو رو هم خیلی دوست دارم. دوست جونم

خاله باران
19 شهریور 91 12:18
عزیزم شما دوستانتون را خنگ تصور کردید؟؟؟ خب می دونیم اندوه چیه.همون که باهاش اشک می ریزی این شکلی هم می شی.


واااااااااااای یعنی چیییییییی؟؟؟؟؟
بلا نسبت شما. کی گفته خنگ
من که دیگه از غم نمینویسم
اگه نوشتم تو بیا اینجا رو صاحب شو
کلیدشو هم ببر گم و گور کن :d
خاله باران
19 شهریور 91 12:20
تو کلاس ورزش هم خیلی کوثر دختر خوبیه.مثل خاله باران


بارانی؟
نشدا.... چرا قسمت بعدی سریال رو لو دادییییییی
شرمنده اون یکی رو خیلی دیگه با جزئیات اومده بودی و تاییدش نکردم
اینا رو که دیگه نمیخواستم بنویسم عزیزم
خاله باران
19 شهریور 91 12:21
نه خیر.کسی چشمتون نمی زنه.


دست پیش گرفتیم که پس نخوریم
خاله باران
19 شهریور 91 12:22
ماشاللهههههههههههههههههه.دو هفته؟؟؟
دیگه ته سال را بمونند عید با هم برگردید


اونا که نه
خودم رو گفتم
خاله باران
19 شهریور 91 12:22
حالا ما می تونیم خودت می تونی؟؟؟


کی گفته شما میتونید؟
آره میتونم. تست کنیم؟!
خاله باران
19 شهریور 91 12:23
منو گفتی می بارم؟من که همیشه می بارم.. گفتم که مال قدیم بوددددددددددددد.
ولی من پایه نیازم.همش دم در نشستم...برای همین اسمم را زحمت فرمودند باران گذاشتند


تو عزیزمیییییییییییییی
فدات شم که همیشه دم در هستی
خاله باران
19 شهریور 91 12:30
خدا را شکر که با دم اذان انرژی گرفتی دیشب بازم امشب سیب بخورم یعنی؟


از دست تو
من چی میگم تو چی میگی
قسمت سیبش رو که نگفتم
خاله باران
19 شهریور 91 12:31
ما هم بالا هم کف پوشه هم فرش می فهمم.


خداروشکر که میفهمی!
پس درکم کن در این روزهای کزت وار بودن!
خاله باران
19 شهریور 91 12:32
من دعااااااااااااااااااااااااااا.


چشممممممممممممممم
منم دعاااااااااااااااااااااااا
خاله باران
19 شهریور 91 12:33
وای چه همسر مهربونی.چه سری چه دمی...نه چه خانومی...دستتون درد نکنه از طرف--------- به مادر کوثر



این تویی باران؟؟؟
من
خاله باران
19 شهریور 91 12:36
نهههههههههههههه.من که گفتم نه چه خانومی.خب همسر خوبی هستی. جدی گفتم...
اون روح خبیثم بود.حالا خودمم.بیل بببببببببببببببببببببببببببل


فدای خودت و روح خبیثت
همه جوره دوستمی
خاله باران
19 شهریور 91 12:38
عکس را دیدی؟


معلومه که دیدم
برات نوشتم که
همون دیشب با گوشیه همسری با هم دیدیم
ازاده
19 شهریور 91 12:40
ممنون خانمی. نه که گرونیه خواهر ما خونه مجازی نداریم و مجبوریم فقط مهمونی بریم...........


خواهش میکنم عزیزممممممممممممم
اختیار دارین
قدمتون سر چشم
در این خونه همیشه بازهههههههه
خاله باران
19 شهریور 91 12:49
نه عزیزم.من این فکر را نکردم.حالا برید.خوشتون باشه.مگر از خوشیه من کم می شه؟؟؟


میام پیشت دوستم
خاله باران
19 شهریور 91 12:49
پچ پچ را خوندی؟


آره مرسییییییییییییی
ازاده
19 شهریور 91 12:52
یه جی میل قدیمی ازت داشتم . به اون عکس بچیا رو فرستادم .


هنوزم اونو دارم
وااااااااای مرسی حتما چک میکنم
مامان زهره
19 شهریور 91 13:37
واينكه درست و حسابي از تك خاله كوثر جوني تشكر كنيد


چیه؟
باز اومده اونور نظر داده؟؟؟
چشم تشکر میکنم
مامان زهره
19 شهریور 91 13:44
عزيز ديگه شدی يه كارگردان درست و حسابي پست هاي كوثر جوني را جلوتر اعلام مي كني كه موضوعاتش چيه ؟بد نيست خلاصه اي هم از گذشته بنويسي.
واقعا پائيز فصل قشنگيه.
از ني ني ديگه حرف نمي زنيم. صبح محمد سپهر مي پرسيد مامان پس كي ني ني مي ياد ؟كي شما باردار مي شين؟اگه ني ني بياد قول مي دم كمكت كنم .
اين از ني ني ما وباز عاشق پائيزم كه باران بياد آقاي خونه سرما بخوره براش سوپ درست كنم .شلغم بپزم(آخه كي خونه هست اين كارا را بكنه) پس خدا نكنه سرما بخوره.



ممنون از لطفتون عزیزم
محمد سپهر باهوش ما رو ببوسید
الهییییییییییییییی
همیشه شاد و سلامت باشید

شبنم
19 شهریور 91 14:35
سلام ازاینکه می بینم شادیید من هم شادم
خیلی دوستتون دارم کوثر خاله رو ببوس
حسابی فکرم درگیره فعلاً


سلام عزیزم
ممنون از حضورت
موفق باشی
تبریک
19 شهریور 91 14:52
سلام
خدا رو شکر که بازم یه پست پر بار و آموزنده در قالب جملات جدید بهمراه نوآوری توی این وبلاگ بی نظیر به ثبت رسید...
من که فک میکنم همه کسانی که به این وبلاگ سر میزنن، یه جورایی هر روز منتظرن که یه پست جدید توی وبلاگ کوثر خانوم ببینن، و حدس میزنم که این نظر خیلیها باشه.
جا داره همگی با هم به پاس زحمات خالصانه و اثربخش نویسنده توانا و خوش ذوق و خلاق این وبلاگ ازشون تشکر و قدردانی ویژه کنیم...
من به نوبه خودم از طرف خودم و همه دوستان ازتون بسیار بسیار ممنون و متشکرم..خدا قوت.خیر دنیا و آخرت ببینید.آرزو میکنم که همیشه سلامت و دل شاد باشید.



سلام
بازم ممنون از حضور و لطف سرشارتون
شرمنده کردید! مثه همیشه.
خوشحالم که این نوشته های ناچیز مخاطبانی خاص داره که همیشه منتظر یه پدیده و نمایشی متفاوت هستند.
و متشکر از دعاهای خوبتون
شما هم موفق و سلامت باشید
حضورتون پردوام
تبریک
19 شهریور 91 15:18
بابت توضیح بجا و شیواتون در مورد حکمت 333 نهج البلاغه بسیار بسیار ممنونم، راستش من اون حکمت رو خوندم، چن بار هم خوندم حتی با دیگران به شور هم گذاشتم اما برامون پر از ابهام بود تا اینکه امروز صبح مطلب شما رو خوندم و به نتیجه رسیدم و دیگه جای هیچ شبهه ای نیس.خدا خیرتون بده.در ضمن اینم بگم که در راستای خوندن حکمت 333، چنتا از جملات نورانی دیگه امیرالمومنین (ع) رو هم خوندم.خدا رو شکر...



چه عالی که بالاخره حل شد.
میدونستم هنوز در شک و تردید هستید!!!
خوشحالم که از این مسیر توفیق یادگیری چند حکمت و کلام نورانی دیگه رو پیدا کردید.

راستش به اعتقادات خالص و زیبای آقای فرهنگ کاملا ایمان دارم چون اگر غیر از این بود نهایت موفقیت رو بندگی نمیدیدن...

موفق باشید.
تبریک
19 شهریور 91 15:23
قسمت " در پست آینده خواهید دید" شده مثل آخر هر قسمت از جومونگ که دیدنش خیلی خیلی حال میداد و باعث میشد که تصمیم بگیریم قسمت بعدی رو ببینیم یا نه...
البته در مورد این وبلاگ،با خوندن این قسمت، همه مشتاق تر میشن برا دیدن پست بعدی



اووووووووووووه منو به کجا بردید....جومونگ....به نظر منم اون آخرش خیلی خوب بود البته فرقی نمیکرد محتوای قسمت بعدی جذاب باشه یا نه، چون بالاخره میدیدیمش

ممنون از لطفتون در مورد این وبلاگ. مطالب پست بعدی آماده است (در ذهن)، عکساش هنوز نه!حداقل یک ساعت وقت میبره
امیدوارم بتونم بذارمش تا هم ذهن خودم آزاد بشه و هم بقیه زیاد منتظر نمونن.
مامان نیایش
19 شهریور 91 19:59
آره عزیزم حتما برای خودت اسپند دود کن که عوض چشم حسودا بترکه
ان شاالله همیشه فعال باشی و از خوبی ها بنویسی و ما هم استفاده کنیم و لذت ببریم همین طور که تا الان بوده
منتظر پست پر بار بعدی هستیم حتما
شاد باشی و موفق کوثر جونو ببوس



ممنون از لطفت عزیزمممممممممم
به شوق دیدن دوستای خوبی مثه شما همیشه دلم میخواد بنویسم
دوستتون دارم
شاد و سلامت باشید
Sonia
19 شهریور 91 20:10
سلام عزیزم خسته نباشی منکه اولین باره میام اینجا واز این به بعد هم اگه اجازه بدی میام اماخیلی خوبه تندتندآپ کردن


سلام دوستم
ممنون از لطف و حضورت
خوشحال میشیم همیشه میزبان دوستانی چون شما باشیم
مامان نیایش
19 شهریور 91 20:22
راستی عزیزم می خواستم اینجا هم از تک خاله ی کوثر جونی تشکر کنم بابت لطفش به نیایش و رای اش مهم نیست که قبول نمیکنه چون آدرس وبلاگ می خواد
ازشون تشکر کن و بگو خوشحال میشم بازم پیشمون بیان


عجب!
پس اونجا هم اومده!
ممنون از محبتت عزیزم. چشم سلام شما رو بهش میرسونم
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
19 شهریور 91 20:59
بزن دست قشنگه را به افتخار کوثر ومامان فعالش


مرســـــــــــــــــی عزیزممممممممممممم
محيا كوچولو
19 شهریور 91 21:00
سلام خاله جون
راست ميگي والا يكي مثل ما تنبل
همش يا مسافرت بوديم يا فرصت نشده بيايم نت
يكي هم مثل شما هر روز يه چيز جديد براي دوستاتون داريد
حلا بايد فقط دو روز بشينيم پستهاي نخونده رو ببينيم



وای سلاااااااااااام
دلم براتون تنگ شده بود
مرسی از لطفتون
پست های شما شاید کم باشه ولی همیشه عالیه.
مامانی
19 شهریور 91 23:34
افرین مامانی فعال

منم عاشق نوشتنم

اگه رفتی زیارت من وطه محتاج تریمااااا

خیلی دوستون دارم


عزیزم
من فدات بشم
شما دعا بفرمایید ما طلبیده بشیم، چشم دعا هم حتما

ستاره زندگی
20 شهریور 91 16:35
مامانی من اگر وسط کارهام وفتی هم برای سرزدن به وب پیداکنم اونم صرف خوندن مطالب وب شما بشه


به به به چه عالیییییییییییییییییی
ممنووووووووووووون
ستاره زندگی
20 شهریور 91 16:37
ماشالله از همه چیز هم مینویسی:
بازی کوثر جون،امام رضا،پاییزو..........
اولش گفتم ماشالله


نه، بازم برم اسپند دود کنم
ستاره زمینی
20 شهریور 91 17:32
خیلی خوبه که پست جدید میذاری.خسته نباشید


متشکر از لطفتون
سلامت باشید
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
30 شهریور 91 16:04
ما از داشتن مادری به فعالی شما در نی نی وبلاگ به خودمون می بالیم

شما به جای ما هم فعالیت کن

اما فکرش را هم بکن اگر هرکدوم از دوستان چندتا چند تا پست بذارند ما که وقت نمی کنیم به همه سر بزنیم


امیدورام زیارت امام غریب هم نصیبتون بشود خیلی زود زود

بیرد اونجا و التماس دعا بگید و بخواهید ما هم طلبیده بشیم

دلتنگی شما برای علی بهشتی هم حق شماست اگر دلتنگ نشید حق مادری را به جا نیاوردید روحش شاد


مرسی از لطف و حضور و محبتتون
انشالله این زیارت نصیب همه ی مشتاقین بشه
چشم به یاد همه ی دوستان هستم بخصوص اگه جای بابرکتی مثه اونجا باشم
علی جون بهشتی همیشه تو قلبمه...
نسرین مامان سپهر و صدف
5 مهر 91 17:54
سلام مامانی.حتما یادتون باشه اسپند دود کنین.چون یکی از دوستانم محبت کردن و این مطلبو به منم گفتن و دقیقا از روز بعد دیگه فرصتی پیدا نمی کنم و همیشه هر 3یا4 روز یک بار میتونم به وبلاگ سر بزنم.


سلام عزیزم
بد به دلت راه نده مامانی
همه چیز دست خودته
مامانی شیما وحدیث
5 مهر 91 20:40
سلام
خیلی پست جالبی بود .منم که ازنعمت اینترنت محروووووووم
نمیتونم به شما دوستا ن عزیزم تند تند سربزنم .
ولی واقعا برو واسه خودت اسفند دود کن یهو چشم نخوری .چون من یکی هم جزوافرادی ام که واقعا حس پست گذاشتن سریع وندارم .
دلم هوای امام وکرده دعا کن قسمتم بشه برم .
البته ما اینجا پیش خواهربزرگوارشون دلتنگیمون و جبران میکنیم .
بووووووووووووووس واسه کوثرجونم


سلام. مرسی از حضورتون
مرسی که ماهی یه بار میاین پیشمون
خوش به حالتون. رفتید حرم ما رو هم دعا کنید