جیگر مادر و بابا

تو وَ تو وَ

یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیشکی نبود   کوثر جونم 16 ماهه بودی که در عرض کمتر از یک ماه تو سه تا جشن تولد شرکت کردی.  بالاخره برای تولد بابایی که آخریش بود یاد گرفتی دست بزنی و  بگی تو وَ تو وَ (tova tova) یعنی تولدت مبارک! اینجا خونه عمه جونه، تولد علی جون. نشستی تو بغل باباییه مهربون     برا تولد محمد معین هم همش دنبال بادکنک بودی     کوثر جون این کیک بابایی رو یادت میاد که با هم درستش کردیم و تو هم همش میگفتی تِیت (کیک)؟ همون شب بابایی یه تیکه گنده ازش خورد! نوش جونش     بابایی تولدت مبارک    ...
22 ارديبهشت 1390

نوروز 90

  عزیز دلم کوثر جونم دومین بهار زندگیت مبارک   اینم دوتا عکس از مسافرت عید نوروز که رفته بودیم جنوب       ...
22 ارديبهشت 1390

اولین باری که برف دیدی

  السون و ولسون زمستونه زمستون سرده هوا دوباره برف تیک وتیک میباره السون و ولسون سرما و برف و بارون شب تاریکه، سیاهه باباش هنوز تو راهه السون و ولسون باباشو خدا برسون باباش که بیاد میخنده سرده، درو میبنده     ...
19 ارديبهشت 1390

حرف زدن جیگر

سلام خوشگل مامان قربونت برم می خوام از شیرین زبونیات بگم عزیزکم اولین کلمه ای که گفتی آب بود    بعدشم کم کم اینارو می گفتی بابا ماما لُل(گل) توتو (پرنده) لالا(خوابیدن)   الله(صدای اذان و نماز) ماه  دد(بیرون رفتن از خونه) نه نوم نومه(غذا) لوله   نی یی(نی نی)   عمووووو   کوثر جون پیشی میگه چی؟ اَوووووو   هاپو چی میگه؟ هاپ هاپ هاپ   ببعی؟؟؟ بـــــــع بــــــــــع   کوثر جون بریم کجا؟ دَد َ   ...
19 ارديبهشت 1390

دندون کوچولو خوش اومدی!

اولین دندون خوشگل و کوچولوت، وقتی از لثه ت سرک کشید که نه ماهه بودی. قربونت برم     عزیز دلم اینجا 11 ماهه هستی و وقتی می خندیدی دندونای خوشگلت خودنمایی می کردن تازه وقتی آب می خوردی صدای تیک تیک برخورد دندونات به لیوان رو خیلی دوست داشتم   ...
18 ارديبهشت 1390

آقا جون روزت مبارک

آقا جون سلام مادر جون اومده یه چیزی بهتون بگه: پدر و معلم عزیزم دوستت دارم!     به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریایست که قایق کوچک دل من در آن غرق شده. به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور و شعر و ترانه برد. وچشم هایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد.   12 اردیبهشت روز معلم مبارک     ...
12 ارديبهشت 1390